ه) آزاد منشى در دعوت
تأكيد بر آزادى و اختيار انسان در پذيرش دعوت، از اصول اديان الهى است و خداوند به هيچ روى پذيرشاجبارى هيچ دعوتى را شايسته نمىداند، و اگر چنين بود به امر تكوينى خدايى، ايمان همه انسانها به
دين الهى به چشم بر هم زدنى امكانپذير و بلكه حتمى مىگشت. در اين راستا، حتى پيامبران به
درخواستهاى اعجاز كه منجر به مجبور شدن مخاطبان و يا نابودى آنان مىشده، پاسخ مثبت نمىدادند،
چون در صورت جبر يا نابودى مخالف، كار تبليغ بى معنا مىگردد.قالَ يا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّى وَآتانِى رَحْمَةً مِنْ
عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوها وَأَنْتُمْ لَها كارِهُونَ؛(51)گفت: اى قوم من، بگوييد، اگر از طرف پروردگارم حجتى روشن داشته باشم و مرا از نزد خود رحمتى بخشيده
باشد كه بر شما پوشيده باشد، آيا ما بايد شما را درحالى كه بدان اكراه داريد، به آن وادار كنيم
؟ به اين ترتيب، به قوم خود خطاب مىكند كه وقتى مرا بر دليل روشن مىبينيد و نمىپذيريد، با شما چه
كنم، آيا شما را به قبول نبوت و اعتراف به ايمان وادار كنم، درحالى كه از آن كراهت داريد و حاضر به
تأمل و تفكر در آن و انتخاب آن نيستيد، ودرحالى كه طبق حكم خداوند (52)