اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
در التفسير المبين آمده است:نوح در پاسخ آنها كه گفتند: تو گمراهى، نگفت: خودتان گمراه هستيد، بلكه از آنان درگذشت و عفوشان نمود.چون مىخواست آنها را به تدريج رامسازد و در عمل، تواضع را به آنان بياموزد.(70)حتى آنگاه كه منحرفان قومش گستاخانه و بىصبرانه عذاب الهى را طلب مىكنند، دست از دلسوزى و
ارشاد ناصحانه آنان برنمى دارد؛قالوا يا نُوحُ قَد جادَلْتَنا فَأكْثَرْتَ جِدالَنا فَأتِنا بِما تَعِدُنا إن كُنتَ من
الصّادِقين؛(71)گفتند: اى نوح، واقعاً با ما جدال كردى و بسيار هم جدال كردى. پس اگر از راستگويانى، آنچه را از عذاب
الهى به ما وعده مىدهى براى ما بياور.او در پاسخ دو مطلب را بيان مىكند: اول؛ مشروط بودن عذاب به اراده الهى، قالَ إنّما يَأتِيكُم بِهِ
اللّهُ إن شاء؛(72) گفت: تنها خداست كه اگر بخواهد آن را براى شما مىآورد. دوم؛ خيرخواهى او در دعوت،
وَلا يَنْفَعُكُم نُصحِى إنْ أردتُ أنْ أنْصَحَ لكم إن كان اللّهُ يُرِيدُ أن يُغْوِيَكم؛(73) و اگر
بخواهم شما را اندرز دهم، درصورتىكه خدا بخواهد شما را بيراه گذارد، اندرز من شما را سودى
نمىبخشد.بنابراين در مجموع مىتوان اذعان داشت:در قصه نوح پاسخ دادن سفاهت با حلم و بردبارى بسيار عبرت آموز است؛ او را به گمراهى نسبت دادند، پاسخ
او اين بود كه در گمراهى نيست بلكه پيامبر خداست. اما اتهام آنها هرگز او را خشمگين نساخت. او با
خيرخواهى و انذار و هشدار بجا نشان داد كه تنها وظيفه او ابلاغ رسالتهاى الهى است و هيچ عاملى از
جمله تهمتها، بدگويىها و الفاظ تند نمىتواند او را از دعوت منصرف كند و عكسالعملهاى نادرست
مخاطبان را جز نتيجه كورى دل آنها نمىداند.(74)