به راهى راست هدايت نمايم.يا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطانَ... يا أَبَتِ إِنِّى أَخافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذابٌ مِنَ
الرَّحْمنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطانِ وَلِيّاً؛(32)پدر جان، شيطان را مپرست، كه شيطان، خداى رحمان را عصيانگر است. پدر جان، من مىترسم از جانب رحمان
عذابى به تو رسد و تو يار شيطان باشى.
ب) برائت از شرك و كفر به صورتهاى مختلف
از آنجا كه بيشترين مبارزه انبيا دربرابر انديشه چندگانه پرستى و شرك بوده، برائت از شرك و مظاهرآن، همواره در دستور كار آنان بوده است. يكى از بارزترين جلوههاى سيره تبليغى حضرت ابراهيم، همان
برائت و بيزارى جستن از شرك و بت پرستى و اعتقاد به تعدد الهه است، كه بارها حتى جان خود را بر سر آن
در طبق اخلاص نهاد.لحن و محتواى تعداد زيادى از آيات، بيانگر آن است كه قرآن نيز بر اين جنبه از جوانب دعوت ابراهيم
عنايت ويژهاى دارد و حتى همين عنصر اساسى دعوت ابراهيمى موجب شده است كه پس از پيامبر اسلام(ص) حضرت
ابراهيم و پيروان او اسوه مؤمنان معرفى شوند:قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِى إِبْراهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذ قالُوا
لِقَوْمِهِمْ إِنّا بُرَءاؤُا مِنْكُمْ وَمِمّاتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ
وَبَدا بَيْنَنا وَبَيْنَكُمُ العَداوَةُ وَالبَغْضاءُ أَبَداً حَتّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ
وَحْدَهُ؛(33)قطعاً براى شما در پيروى از ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست، هنگامى كه به قومشان گفتند:ما از شما و آنچه غير از خدا مىپرستيد بيزاريم و ميان ما و شما دشمنى و كينه هميشگى پديد آمده است تا
وقتى كه فقط به خدا ايمان آوريد.سبب اسوه شدن او در برائت نيز بدان جهت است كه صفبندى مشركان و كافران در مقابل ابراهيم، جبههاى
وسيع و نيرومند تشكيل داده بود و مؤمنان پس از غلبه منطقى بر مخالفان، چون با حقناپذيرى و عناد
آنان مواجه شدند، شجاعانه و با پشتكار و جديت، مسير دعوت را پيمودند و به صورتهاى مختلف و متناسب
با شرايط، بيزارى و نفرت عميق خويش را از شرك مشركان و كفر كافران ابراز نمودند.