ب) مرحله برائت قهرآميز (مبارزاتى)
در اين مرحله، برائت شكل جدىترى يافته و صورت مقابله و مواجهه قهر آميز به خود گرفت. وقتى استدلالناصحانه و دلسوزى پدرانه و حتى اعتزال معترضانه كارگر نيفتاد و قوم ابراهيم سر در بتپرستى خويش
داشتند و به هيچ نداى حقيقتى پاسخ مثبت نمىدادند، ابراهيم تصميم به مبارزه جدى و تلاش براى محو
مظاهر شرك گرفت. وى پيش از هر اقدامى با شجاعت تمام تصميم خويش را اعلام فرمود:وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ.(41)و آنگاه در فرصت مناسب با خشمى الهى و شجاعتى وصف ناپذير، اراده خود را عملى نمود؛فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلّا كَبِيراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ؛(42)پس آنها را - جز بزرگترشان را - ريز ريز كرد، باشد كه ايشان به سراغ آن بروند.فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ؛(43)پس با دست راست بر سر آنان زدن گرفت.
ج) مرحله هجرت
وقتى تمام روشهاى تبليغى و شيوههاى اقناعى كارگر نيفتاد، او ضمن پرهيز از نوميدى در پى يافتنعرصههاى جديد دعوت و ايجاد فرصتهاى نو بود كه هجرت به سرزمينى ديگر را اختيار كرد و در آنجا با
تجديد بناى كعبه پايگاه جهانى توحيد را بنياد نهاد.
2 . شيوه كلى جدال احسن
بى شك جدال ابراهيم با مشركان زمانش، درخشانترين جلوه جدال نيكو را در طول تاريخ انديشه بشرى رقمزده است. اين مجادلهها و محاجّههاى نيكو و هدفدار در عرصههاى گوناگون و با مخاطبان مختلف،
مانند پدر، قوم، پادشاه و درباريان و اشراف صورت گرفته و تأثيرى شگرف بر دل و جان آنان بر جا نهاده
است. بى جهت نيست كه خداى تعالى، استدلالهاى او را به خود نسبت داده است: وَتِلْكَ حُجَّتُنا
آتَيْناها إِبْراهِيمَ عَلى قَوْمِهِ.مناظره و مجادله ابراهيمى، يكى از شيوههاى استراتژيك عام دعوت اوست، كه خود حاوى روشهاى متعددى
مانند روش استدراج، همراهى، خطاب توأم به عقل و دل، مقايسه و قول لين است و از سويى هر يك از
مناظرههاى ابراهيم، حاوى نكات تبليغى قابل ملاحظهاى از قبيل تناسب با حال مخاطب، رعايت ادب و
احترام وافر، بهكار گيرى مفاهيم متنوع و استفاده از هر فرصتِ حاصل شده است.