أَإِفْكاً آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ * فَما ظَنُّكُمْ بِرَبِّ العالَمِينَ.(53)در اينجا خدايان دروغين و افترايى را با معبود راستين و خداى عالميان مقايسه كرده است. مقايسه ديگرى
نيز در ادامه مناظره فوق به چشم مىخورد؛قالَ أَتَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ* وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَما تَعْمَلُونَ؛(54)گفت: آيا آنچه را مىتراشيد مىپرستيد در حالى كه خدا شما و آنچه را مىسازيد آفريدهاست.
ج) روش گفتار نرم (قول ليّن)
بى گمان، اين يكى از روشهاى مشترك تمام مبلّغان الهى است كه با مخاطبان خويش، ازهر گروه و طبقه كهباشند با قول لين و سخن نرم و گفتار دلپذير تكلم كنند و از تندخويى و سختگيرى بپرهيزند. ابراهيم اين
روش را همواره مد نظر داشت؛إِذْ قالَ لِأَبِيهِ يا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَلايُبْصِرُ وَلايُغْنِى عَنْكَ
شَيْئاً؛(55)چون به پدر خواندهاش گفت: اى پدر، چرا مىپرستى آنچه را نمىشنود و نمىبيند و تورا از چيزى بى
نياز نمىكند؟ و در پاسخ تهديد خشونت آميز پدر گفت:قالَ سَلامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّى إِنَّهُ كانَ بِى حَفِيّاً؛(56)گفت: سلام بر تو. من بزودى براى تو از پروردگارم آمرزش خواهم خواست زيرا او به من پر مهر بوده است.ابراهيم در چند نوبت تعبير مهر آميز :يا أَبَتِ إِنِّى قَدْ جاءَنِى مِنَ العِلْمِ ما لَمْيَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِى أَهْدِكَ صِراطاً
سَوِيّاً * ياأَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطانَ إِنَّ الشَّيْطانَ كانَ لِلرَّحْمنِ عَصِيّاً * يا
أَبَتِ إِنِّى أَخافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمنِ؛(57)پدر جان، مرا دانشى بدست آمده كه تو را نيامده است پس مرا پيروى كن تا راهى راست به تو نشان دهم، پدر
جان، شيطان را مپرست كه او دشمن رحمان است. پدر جان، من مىترسم كه از جانب خداى رحمان عذابى به تو
رسد و....