اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
وَيا قَوْمِ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوها تَأْكُلْ فِى أَرْضِ اللَّهِ
وَلاتَمَسُّوها بِسُوءٍ؛(16)و اى قوم من، اين ماده شتر خداست كه براى شما پديدهاى شگرف است. پس بگذاريد او در زمين خدا بخورد و
آسيبش مرسانيد.نكته آموزنده در اين مناظره نوعى همراهى به منظور اقناع تدريجى مخاطب است كه ازسوى اين پيامبر الهى
اظهار مىشود. او قطعاً خود را داراى بينه مىداند، اما در مقام جدال بانوعى ترديد هدفدار سعى در
جلب همراهى و تمايل تدريجى مخاطب دارد (أرأيتم إن كُنتُ عَلى بَيِّنَةٍ).در سوره شعراء وقتى صالح آنها را به نابودى نعمتها و امكاناتشان هشدار مىدهد و به تقواى الهى
سفارش مىكند، دربرابر، تهمت جادوگرى به او مىزنند و او را بشرى چون خود مىشمارند و طلب معجزه
مىنمايند: (قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ المُسَحَّرِينَ * ما أَنْتَ إِلّا بَشَرٌ مِثْلُنا فَأْتِ
بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصّادِقِينَ)(17) اما وى با برخوردى بزرگوارانه، تنها به درخواستشان پاسخ
مىدهد و با صفا و صداقتى انكار ناشدنى مىگويد:قالَ هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ * وَلاتَمَسُّوها بِسُوءٍ
فَيَأْخُذَكُمْ عَذابُ يَوْمٍعَظِيمٍ؛(18)گفت اين ماده شترى است كه نوبتى از آب او راست و روزى نوبت شما. و بدان گزندى مرسانيد كه عذاب روزى
هولناك شما را فرو مىگيرد.- در سوره نمل نيز چون با طرح توحيد، مخاطبان به دو گروه تقسيم شده بايكديگر مخاصمه مىكنند، صالح در
خطابى به گروه حق ناپذير و توحيد ستيز مىگويد:قالَ يا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الحَسَنَةِ لَوْلا تَسْتَغْفِرُونَ
اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ؛(19)صالح گفت: اى قوم من، چرا پيش از جستن نيكى، شتابزده خواهان بدى هستيد؟ چرا از خدا آمرزش
نمىخواهيد؟ باشد كه مورد رحمت قرار گيريد.آنها جز پاسخى بى ربط و خرافه آميز، سخنى براى گفتن ندارند؛قالُوا اطَّيَّرْنا بِكَ وَبِمَنْ مَعَكَ؛(20)گفتند: ما به تو و هر كس كه همراه توست شگون بد زديم.اما صالح ديگر بار آنها را به خدا باورى سوق مىدهد؛قالَ طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ؛(21)گفت: سرنوشت خوب و بدتان پيش خداست بلكه شما مردمى هستيد كه مورد آزمايش قرار گرفتهايد.