وتأسى به انسانها بدهد. در چنين وضعى، اسوه ملموس و قابل رؤيت هرگز از ذهن و دل مخاطبان بيرون
نمىرود و هميشه عامل هدايت انسانهاست.(10)بنابراين از كاركردهاى مهم روش الگويى آن است كه با اين روش مىتوان كارسازترين تبليغ عملى را تحقق
بخشيد.
2 . انطباق گفتار و كردار
از جمله توصيههاى مهمّ اسلام، هماهنگى و انطباق گفتار و كردار است. بهويژه براى مبلّغان بر اينصفت تأكيد فراوان شده و شرط اساسى تأثير دعوت، التزام داعى و مبلّغ به پيام خود دانسته شده است؛ قرآن
قول بدون عمل را اينگونه توبيخ مىكند: يَاأيُّهَاالَّذينَ آمَنُوا لِمَتَقُولونَ ما لا
تَفْعَلُونَ(11) (اى آنانكه ايمان آوردهايد، چرا مىگوييد آنچه را عمل نمىكنيد؟) و از معصوم
نقل شده كه فرمود: إن العالم إذا لم يعمل بعلمه زلّت موعظته عن القلوب كما يزلّ المطرعن الصفا(12)؛هرگاه عالم به علم خود عمل نكند، موعظهاش از دلها فرو مىچكد، چنان كه باران بر سنگ صاف مىلغزد.اين موضوع مهم، در شيوه الگويى بهخوبى قابل دستيابى است؛ چه، اسوه انسانى با رفتار، برخورد، عكس
العمل و هر حركت خود، محتواى تبليغ خويش را عينيت مىبخشد و مخاطبان با مشاهده اين هماهنگى ميان
پيام و پيامگزار، به تبعيت او ترغيب مىشوند. كتاب معالم الدعوه در اين خصوص مىگويد:عنصر تطبيق عملى را مىتوان مهمترين وسيله دعوت براى نفوذ در قلب مخاطب شمرد، زيرا، حضور اسوه
حسنه و تطبيق عملى عقايد از جانب مبلّغ نقش مهمى در تبليغ او ايفا مىكند و حقانيت آنچه را او بدان
فرا مىخواند اثباتمىكند؛ علاوه بر آن كه تطبيق عملى از طريق اسوه حسنه، مزايا و محسنات مكتب را
روشن نموده، نشان مىدهد كه هر خير و سعادتى از طريق دين قابل دستيابى است.(13)