بَعْدِى قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَإِلهَ آبائِكَ إِبْراهِيمَ وَإِسْمعِيلَ وَإِسْحقَ إِلهاً
واحِداً وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ؛(16)آيا وقتى يعقوب را مرگ فرا رسيد حاضر بوديد؟هنگامى كه به پسران خود گفت: پس از من چه را خواهيد
پرستيد؟ گفتند: معبود تو و معبود پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، معبودى يگانه را مىپرستيم و
دربرابر او تسليم هستيم.
4 . دلسوزى براى همگان و آمرزش خواهى براى خطا كاران
با وجود دروغها و توطئههاى برادران يوسف، وقتى ايشان پس از رسوايى اظهار ندامت كرده و از پدر طلباستغفار نمودند، نه تنها آنان را سرزنش نكرد، كه به درخواستشان عمل كرد و از خداوند برايشان آمرزش
طلبيد؛قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّى إِنَّه هُوَ الغَفُورُ الرَّحِيمُ؛(17)گفت: بهزودى براى شما از خدا استغفارخواهم كرد كه او آمرزنده و مهربان است.گفتهاند وى استغفار را تا سحر به تأخير انداخت و قول ديگر اين است كه طلب مغفرت براى پسران را تا شب
جمعه كه هنگام استجابت دعاست، تأخير داد و گفتهاند اين بدانسبب بود تا معلوم شود آيا پشيمانى و
توبه آنها صادقانه است يا نه و نيز روايت شدهاست كه در طول بيست و چند سال هر شب جمعه براى ايشان طلب
آمرزش و استغفار مىكرد.(18)