5 . اسوهها دليل حقانيت مكتب
وجود و حضور اسوهها در جامعه، خود دليلى محكم بر درستى تعاليم دين و حقانيت پيامهاى اسلام است. درقرآن از اين موضوع به حجت تعبير شده است؛ خداوند رسولانى را برانگيخته است كه علاوه بر ابلاغ
پيامهاى الهى، خود نيز حجت، الگو و گواه مردمان باشند و بر تعاليم مكتب خويش صحه گذارند:رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ لِئَلّايَكُونَ لِلنّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ
الرُّسُلِ؛(17)فرستادگانى مژده بخش و بيم دهنده (فرستاديم) تا مردم، پس از رسولان دربرابر خداوند حجتى نداشته
باشند.از طرف ديگر، وجود اسوه به مردم ثابت مىكند پاىبندى به اين تعاليم ممكن و ميسر است و دين حاوى
دستورها و مطالبى نيست كه فقط در كتب و نوشتهها جاى داشته باشد و التزام بدان ميسور نباشد.بنابراين با روش الگويى مىتوان مردم را به حقانيت مكتب و امكان پذيرش كامل آن قانع ساخت.
6 . جنبه بشرى و امكان دسترسى مردم به اسوهها
مهمترين ويژگى اسوهها كه باعث كاركرد وسيع آنها مىشود، بشر بودن آنهاست.قُل إِنَّما أنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إلَىَّ؛(18)بگو، همانا من بشرى چون شما هستم كه به من وحى مىشود.اين هماهنگى در زندگى و نيازها و تمايلات ذاتى، به وجود آورنده بستگى و پيوستگى عميقى ميان اسوه وپيروان است، كه از آن به رابطه اسوه و متأسى تعبيرمىكنند. هر چه اين رابطه بهتر باشد فرآيند تبعيت و
اهتدا، كاملتر خواهد شد. از اينرو در مواردى كه الگو خود را جداى از جامعه و يا جامعه، خود را
ناتوان ازپيروى الگو مىشمارد، كاركرد اسوه رو به ضعف مىنهد و يا به كلى متوقف مىگردد.همين جنبه بشرى باعث مىشود اسوهها بهطور دائم در ميان انسانها و در بحبوحه زندگانى آنان حضور
داشته و افراد به شكل مستمر در معرض رفتارها، برخوردها و آموزشهاى آنان باشند. اين از مزاياى مهم
روش الگويى به شمار مىرود، چرا كه اين روش بدون هيچ مؤونهاى انجام مىپذيرد در حالى كه اتخاذ
روشهاى ديگر مستلزم به كارگيرى ابزارها و امكاناتى است كه هزينههايى دربردارد.كاركردها و مزاياى متعددى در روش الگويى وجود دارد، كه به شرح مهمترين آنها بسنده نموديم و موارد
باقىمانده را به اشارهاى از نظر مىگذرانيم:- الگوها و اسوهها، ميزان و ترازوى سنجش رفتار ديگرانند. پس اتخاذ اين روش در تبليغموجب سنجش
عملكرد جامعه تبليغى مىگردد و در راهيابى براى آينده نيز مؤثراست.