اسوه غير معصوم، چرا؟
معرفى اسوههاى معصوم و الگوهاى پاك از هرگونه آلودگى و خطا به جامعه انسانى، بىشك موجب بسط فرهنگخدا محورى و شرك ستيزى و اخلاق حسنه مىشود، چرا كه، باتوجه به صحت تمامى گفتارها و كردارهاى ايشان
در عرصه زندگى فردى، اجتماعى و نيز در زمينه ترويج دين، كليه انسانها، به خاطر اعتماد كامل به
حقانيت دعوتشان، با طيب خاطر و با گوش دل پيامشان را شنيده و بدان پاىبند مىشوند. اما سخن بر سر
الگوهاى غير معصوم است كه احتمال خطا و گناه ازجانب ايشان مىرود و همين نكته مىتواند موجب
بىاعتمادى شده، انسانها را از پيروى باز دارد.بايد در نظر داشت كه حضور اسوههاى غير معصوم، مكملى دلپذير براى اسوههاى معصوم است و قلمرو دعوت
ايشان را بسى وسيعتر مىگرداند. چه، بسيارى از انسانها با استناد به مقام عصمت انبيا، خود را از
همانندى و الگوپذيرى از آنان عاجز مىشمرند. در چنين حالى وجود اسوههاى غير معصوم، كه در شرايط
يكسان از حيث نيازهاى جسمى، روحى، فردى، اجتماعى و نيز امكان خطا و گناه در زندگى، با ديگران بهسر
مىبرند مىتواند مشوق نيكويى براى توده مردم باشد.به بيان ديگر، انسانها هرچند همواره به حيات طيبه معصوم، به عنوان اسوه مطلق خود چشم دوختهاند،
اما چون خود را در مراحل پايين كمال و او را در اوج مقامات تعالى مىبينند از پيروى او نوعى واهمه
دارند، از اين رو در جستوجوى الگوهايى هستند كه همسانى و قرابت بيشترى با شرايط عادى آنها داشته
باشند. از اين رو، معرفى و چهره پردازى الگوهاى غير معصوم در مدرسه قرآن وعترت، جايگاه ويژهاى
دارد.