در امان نخواهند بود.روشن است كه از ديدگاه اميرمؤمنان، ضمن آن كه رسولخدا اسوه تمام عيار و همه جانبه است، هيچ انسانى
نيز از پيروى او بى نياز نيست و حتى در صورت نافرمانى در معرض هلاكت خواهد بود. اما آنگاه كه از
رسولان ديگر چون موسى، عيسى و داود سخن مىگويد، بر اسوه بودن آنان در زمينههايى خاص و محدود
اشعاردارد.
2 . اسوههاى يك يا چند جانبه
ساير شخصيتهاى قرآن، با توجه به صفات برجسته و بارزشان در يك يا چند موضوع، اسوه انسانها معرفىشدهاند. به عبارت ديگر، قرآن براى پيروى هر يك از چهرههاى نمادين و الگوهاى خود شرطها و قيودى را
تعيين فرموده و حتى در برخى زمينهها از پيروى اسوهاى خاص نهى كرده است؛ به عنوان نمونه، با آن كه
ابراهيم و پيروانش در قرآن همانند رسولخدا(ص) به منزله اسوه معرفى شدهاند، اما در عين حال مقام
الگويى ايشان به برائت و كفرستيزى آنان معطوف گشته است، ضمن آن كه در همان آيات به موارد استثناى
پيروى از ابراهيم تصريح شده است:قطعاً براى شما در پيروى از ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست؛ آنگاه كه به قوم خود گفتند:ما از شما و آنچه به جز خدا مىپرستيد بيزاريم. به شما كفر مىورزيم و ميان ما و شما دشمنى و كينه
هميشگى پديدار شده تا وقتى كه فقط به خدا ايمان آوريد.جز سخن ابراهيم كه به ناپدرى خود گفت: حتماً براى تو آمرزش خواهم خواست، باآنكه دربرابر خدا
اختيارى براى تو ندارم....(18)تفسير پيام قرآن درباره آيه فوق چنين نظر مىدهد:دقت در آيه نشان مىدهد كه اقتدا و تأسى در اينجا تنها در يك بعد خاص است و آن مسأله برائت از
مشركان است؛ زيرا گروهى از تازه مسلمانان عصر پيامبر(ص) حاضر نبودند به اين آسانى ازدوستان و بستگان
مشرك خود دست بردارند. قرآن مىگويد شما از ابراهيم و پيروانش سرمشق بگيريد كه وقتى توحيد را
پذيرفتند، اعلام بيزارى از مشركان نمودند.(19)