3 . برائت و اظهار بيزارى از شرك
بى ترديد، وظيفه ابتدايى يك مبلّغ اظهار بيزارى از مخاطبان و يا حتى اعتقادات باطل آنها نيست؛ چه،اين كار موجب نفرت و از بين رفتن زمينههاى پذيرش دعوت مىشود، بلكه كاربرد اين شيوه مستلزم تجربه
نمودن شيوههاى اقناعى است كه در صورت مؤثر نبودن آنها و عناد مخاطبان، ضرورت مىيابد.مطالعه سيره پيامبر گرامى اسلامى(ص) در خلال آيات قرآن و روايات نشان مىدهد كه وى اين شيوه را جز در
جايى كه اميدى به پذيرش دعوت از سوى مخاطبان نداشته بهكار نبرده است، مضاف بر اين كه، اين شيوه را
با دقت و ظرافت تمام و در طى مراحلى از ضعف و شدت اعمال نموده است؛
برائت خفيف
كه مىتوان تجلى آن را در آيات اعتقادى صريح كه از زبان پيامبر بيان مىشود يافت. نمونه بارز ايننوع برائت، جملات سوره
برائت از اعتقاد شرك؛ كه در اين مرحله به اظهار عقايد خويش بسنده نمىكند، بلكه از اعتقاد شرك آلود
مخاطبان لجوج نيز بيزارى مىجويد، البته همراه با استدلالهاى خدشهناپذير عقلى و فطرى.قُلْ أَىُّ شَىءٍ أَكْبَرُ شَهادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِى وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِىَ
إِلَىَّ هذا القُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ
اللَّهِ آلِهَةً أُخْرى قُلْ لاأَشْهَدُ قُلْ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَإِنَّنِى بَرِىءٌ
مِمّا تُشْرِكُونَ؛(16)بگو: گواهى چه كسى از همه برتر است؟ بگو: خدا ميان من و شما گواه است. واين قرآن به من وحى شده تا به
وسيله آن، شما و هر كس را برسد هشدار دهم. آيا واقعاً شما گواهى مىدهيد كه در جنب خدا خدايان ديگرى
است؟ بگو: منگواهى نمىدهم. بگو: او تنها معبودى يگانه است و بىترديد، من از آنچه شريك او قرار
مىدهيد، بيزارم.وَأَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النّاسِ يَوْمَ الحَجِّ الأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ
بَرِىءٌ مِنَ المُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ؛(17)و [اين آيات ] اعلامى است از جانب خدا و رسولش به مردم در روز حج اكبر كه خدا و پيامبرش دربرابر مشركان
تعهدى ندارند [و از آنان بيزارند].
برائت از عمل مشركان
به گواهى كتب سيره، پيامبر پس از نزول فرمان دعوت خويشاوندان چند بار، آنان را به وليمه و مهمانىدعوت نمود و پيام اسلام را به گوش آنها رساند و چون پيام حق به گوش دل نگرفتند و نپذيرفتند و در هر بار
جز على كسى به نداى او پاسخ مثبت نداد، نوبت به برائت رسيد؛ برائت از عمل مشركان، هرچند از خويشان
پيامبر باشند. به پيامبر دستور داده شد:وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ * وَاخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ
المُؤْمِنِينَ * فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّى بَرِئٌ مِمّا تَعْمَلُونَ؛(18)و خويشان نزديكت را هشدار ده. و براى آن مؤمنانى كه تو را پيروى كردهاند، بال خود را فرو گستر و اگر
تو را نافرمانى كردند، بگو من از آنچه مىكنيد بيزارم.قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِى خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ؛(19)بگو: خدا؛ آنگاه بگذار تا در ژرفاى باطل خود به بازى سرگرم شوند.قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَىَّ إِجْرامِى وَأَنَا بَرِىءٌ مِمّا تُجْرِمُونَ؛(20)بگو: اگر آن را به دروغ سر هم كردهام گناه من بر عهده خود من است، ومن از جرمى كه به من نسبت مىدهيد
بيزارم.نكته شايان ذكر در اينجا همراهى اين برائت با مهربانى نسبت به مؤمنان و پيروان صديق است كه با
تعبير زيباى بال گشودن ذكر شده كه عمق و عظمت اين مهربانى را حكايت مىكند. پس برائت پيغمبر از شرك
همراه با خفض جناح و بال گشودن مهربانانه براى مؤمنان، مفهوم و جايگاه مؤثر خود را مىيابد.