اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان - نسخه متنی

مصطفی عباسی مقدم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ج) مرحله دعوت آشكار و همگانى

با نزول آيه (9)، فرمان دعوت آشكار و تبليغ علنى به پيامبر رسيد و پيامبر و نو مسلمانان مرحله جدى‏ترى
از دعوت را آغاز كردند كه قهراً مستلزم درگيرى‏ها و موضعگيرى‏هاى خصمانه از سوى جامعه بت‏پرست مكه
بود، اما آوازه اسلام و قدرت مسلمانان به حدى رسيده بود كه بتوانند على رغم تهديدها و شكنجه‏ها،
نداى توحيد را حداقل به گوش تمام اعضاى جامعه خود برسانند.

پس از آن كه پيامبر(ص)، بستگان نزديك خود را انذار كرد و پس از انتشار قضيه نبوت در مكه كه قريش، جدى
بودن آن را درك كرد و حمله‏هاى خود را عليه آن شروع كرد، خداوند به پيامبر فرمان داد تا دعوت خويش را
علنى سازد و حتى از قريش بخواهد كه تسليم پروردگارشان شوند و اسلام را بپذيرند... پس آيه فَاصْدَعْ
بِما تُؤْمَرُ
نازل گرديد.(10)

وى ادامه مى‏دهد:

پس از گذشت سه سال نخست بعثت، مرحله جديد و مهم و دشوارترى كه مرحله علنى‏شدن دعوت به خداى تعالى است
فرا رسيد. اين مرحله ابتدا از يك محيط نسبتاً كوچك آغاز شد.(11)

در خصوص چگونگى آغاز دعوت علنى و همگانى، روايات متفاوتى نقل شده است كه مكان و كيفيت آن را با
اختلاف بيان مى‏كند و ما به نقل دو روايت بسنده مى‏كنيم؛ در تفسير الدر المنثور آمده است:

پيامبر بر بالاى كوه صفا ايستاد و قريش را ندا داد. چون اجتماع نمودند چنين فرمود:

اگر به شما خبر دهم
كه گروهى در پايين كوه بر ضد شما جمع شده‏اند آيا مرا تصديق مى‏كنيد؟

گفتند: آرى، تو پيش ما متهم
نيستى و ماهرگز از تو دروغى نشنيده‏ايم.

فرمود: پس شما را به عذاب دردناك هشدار مى‏دهم... ابولهب
برخاست و بانگ بر او زد و گفت: همين امروز بميرى!

آيا براى اين امر مردم را گرد آورده‏اى؟!

مردم از
اطراف او پراكنده شدند و خداى تعالى اين آيه را نازل فرمود: (12)

مطابق روايت فوق، حضرت دعوت علنى را با يك زمينه‏سازى و اخذ اقرار قبلى بر قبول انذار و سپس با يك
انذار صريح شروع كرده كه درس آموز مبلّغان است.

مؤلف نورالثقلين نيز مى‏نويسد:

آن حضرت بر بالاى سنگى ايستاد و فرمود: اى گروه قريش!

اى خلق عرب! شما را به لااله الا الله و رسالت
خويش دعوت مى‏كنم و به شما فرمان مى‏دهم كه بت‏ها و شريك‏ها را رهاسازيد و دعوت مرا اجابت نماييد
تا مالك تمام عرب شويد و عجم به دين شما درآيد و در بهشت از سلاطين گرديد.

مردم او را مورد استهزا قرار
دادند و گفتند: پسر عبدالله دچار جن شده اما به خاطر موقعيت ابوطالب اقدامى عليه او نكردند.(13)

بر پايه اين روايت، آغاز دعوت همگانى پيامبر بر محور بشارت دادن به نعمت‏هاى دنيوى واخروى استوار
بوده است.

/ 429