اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان - نسخه متنی

مصطفی عباسی مقدم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1 . پاسخ آرام به شبهه‏ها و تهمت‏ها

تاريخ اسلام بيانگر آن است كه زشت‏ترين نوع برخورد از جانب مشركان و سران قريش با پيامبر بزرگوار
اسلام صورت گرفت و شخصيت بى نظيرش آماج تيرهاى تهمت و دشنه‏هاى دشنام كوردلان واقع گرديد، اما پاسخ
آن حضرت، پيوسته همراه با كرامت نفس و برخاسته از مجد و بزرگ‏منشى ويژه او بود.

اين خصلتى است كه
خداوند به سبب آن بر پيامبر منّت گذاشته است:
أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ؛

آيا ما به تو شرح صدر
عطا نكرديم. نگاهى به مناظره و گفت‏وگوها و حوادث پيش آمده ميان پيامبر و مخالفان، بويژه جريان
مباهله و گفت‏وگو با يهود و نصارا وهمسخنى با برخى از اشراف قريش، حاكى از اين معناست.

به عنوان
مثال، ابن هشام در سيره‏اش مى‏گويد:

علما و احبار يهود، از پيامبر، بسيار پرسش‏هاى عيب جويانه و معاندانه مى‏كردند و شبهاتى به منظور
خلط حق و باطل مطرح مى‏ساختند و پيامبر با راهنمايى قرآن، به طور كامل پاسخ آنها را مى‏داد، مؤمنان
نيز مسايلى درباره حلال و حرام مى‏پرسيدند كه پاسخ كافى داده مى‏شد.(27)

همچنين در بحارالأنوار روايت شده است:

زن ابولهب كه عادت داشت خاشاك در راه پيغمبر بريزد و حطب بر دوش كشد (برخى مفهوم اين عبارت را سخن
چينى دانسته‏اند) پس از نزول سوره تبّت به مسجدالحرام آمد و دنبال پيامبر مى‏گشت تا پاسخش بگويد.

اما او را نيافت. پيامبر آيه‏اى خواند و به واسطه آن از ديد او پنهان شد. قرآن مى‏فرمايد:

وَإِذا
قَرَأْتَ الْقُرْآن جَعَلْنا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لايُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجاباً
مَسْتُوراً.(28)

پس نزد ابوبكر ايستاد و گفت: يا ابابكر!

شنيده‏ام دوستت مرا هجو كرده است... وحتى در جايى از اسماء بنت
ابى بكر نقل شده چون اين سوره فرود آمد، ام جميل، زن ابولهب مى‏گفت: مُذَمَّماً اَبَيْنا وَدينَه
قَلَيْنا وَ اَمْرَهُ عَصَيْنا.

اما پيغمبر در پاسخ اين همه سمپاشى و تبليغات سوء فرمود:

خدا (مكر
اينان را) از من دور گرداند.

اينها مذمت شده (مُذمَّم) را سرزنش مى‏كنند در حالى كه من ستوده (محمد)
هستم (يعنى خطاب آنها به من نيست و اين برخورد از نوع وإذا خاطَبَهُمُ الجاهِلونَ قالوا سَلاماً
بود).(29)

مؤلف كتاب الاحتجاج نيز در ضمن نقل يكى از مناظره‏هاى پيامبر با مشركان به نقل از امام حسن عسكرى(ع)
چنين مى‏نويسد:

سپس رسول‏خدا در پاسخ شبهه‏ها وتهمت‏هاى عبدالله بن ابى اُميّه مخزومى فرمود: (30)

علاوه بر اين، در سيره پيامبر بارها اتفاق افتاده كه كسى با پرخاش و خشونت با او برخوردكرده و آن
حضرت نه تنها عكس العمل خشنى نشان نداده بلكه ضمن برآوردن حاجت او، اصحاب خود را نيز كه قصد مقابله
به مثل داشته‏اند از رفتار تند بازداشته است.

/ 429