2 . مرونت و آسانگيرى در مسايل شخصى
در بحث شيوه سازشناپذيرى پيامبر در اصول، به اين شيوه نيز اشاره شد. پيامبر(ص) در زندگى فردى،معاشرتها و برخوردهاى خود با ديگران، به سادگى از آنچه در اختيار داشت مىگذشت و هرگز درباره
ديگران سختگيرى نمىكرد، به طورى كه برخى نويسندگان تسامح و نرمش اخلاقى را يكى از اصول و محورهاى
حاكم بر شيوههاى دعوت و زندگى او شمردهاند.(31)استاد شهيد مرتضى مطهرى مىگويد: (32)از لحاظ معاشرتهاى فردى، از انس بن مالك روايت شده كه (33)از طرفى به مبلّغ اعزامى خود به يمن، مَعاذ بن جبل، دستور مىدهد كه: يا مَعاذ يسِّر
ولاتُعَسّروبَشِّرولاتُنفِّر؛(34) اى معاذ، آسان بگير و سخت گيرى مكن و مژده بده و مردم را بيزارمكن.
چه، در دعوت، آسانگيرى، كليد موفقيت است. همچنين در جايى به تمام اصحاب خود، سفارش آسانگيرى مىكند:يَسّروا و لا تُعَسّروا و بَشّروا ولاتُنَفِّروا.(35) و به چندين بيان، شريعت خويش را مبتنى بر تسامح
و مدارا و سهولت معرفى نمود؛ پيامبر(ص) خطاب به عثمان بن مظعون فرمود:يا عثمان، لم يُرسِلْنى اللهُ تعالى بالرُهبانية ولكن بَعَثَنى بالحَنِيفِيّة السَهْلَة
السَمْحَة؛(36)اى عثمان، خداوند متعال مرا با رهبانيت نفرستاده بلكه مرا به شريعت و دين حنيف و آسان و با گذشت
مبعوث كرده است.از ديگر صفات بارز آن حضرت كه از مدارا و نرمخويى او سرچشمه مىگيرد در عبارت زير به چشم مىخورد:
(37)خدا مرا براى تبليغ فرستاده نه براى سرزنش و عتاب و عيبجويى.و در جايى خود را مانند پدر براى امتش قلمداد مىكند: إنّما أنا لكم مثلُ الوالِدِ لِوَلَدِهِ؛(38)همانا من براى شما چون پدر براى فرزندان هستم. روشن است كه چنين خصلتهايى، تا چه اندازه در نرم كردن
دل مخاطبان و قبول دعوت مؤثر و نافذ خواهد بود.اگر اين رفق و مدارا نبود احساسات دلها پيرامون او گرد نمىآمدند و اگر اين بردبارى و حلم
زايدالوصف و رعايت عواطف و صميميت و تواضع با مردم نبود هرگز اين تأثير در نفوس امكانپذير نمىگشت
و جانهاى آدميان با او همراه و پذيراى وحى الهى نمىشدند.(39)