انتقاد ابن خلدون - تعلیم و تربیت در اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
جهلا ان يحدث بكل ماسمع ( 1 ) . براي جهالت انسان همين بس كه هر چه مي شنود نقل كند ( خوش باوري ) . بعضي ها خاصيت ضبط صوت و گرامافون را دارند . كأنه هر چه ديگران مي گويند پر مي شوندو بعد هم در جاي ديگر تحويل مي دهند بدون آنكه تشخيص بدهند . كه آنچه مي شنوند [ صحيح است يا غلط ] . خيلي چيزها انسان مي شنود ، كمي از آن را بايد قابل قبول و قابل نقل بداند . قبلا هم عرض كرديمبعضي از عالمها هستند - عالمهاي خيلي عالم - كه كمتر از آنچه كه عالمند عاقلند . ( عقلي كه در اينجا مي گوئيم ، معيارش يكي همين است ) . عالمند به معناي اينكه اطلاعات بسيار وسيعي دارند . كمتر عاقلند براي اينكه هر چه را از هر جا ديدند جمع مي كنندو برايشان فرق نمي كند ، همه را هم پس مي دهند بدون اينكه فكر بكنند كه اين [ با واقع ] جور درمي آيد يا جور درنمي آيد . و عجيب اينست كه با اينكه ما در روايات خودمان داريم كه راوي بايد نقاد باشد و هر چه را كه مي شنود روايت نكند ، معذلك مي بينيم كه در ميان همين راويان و محدثان يا مورخان خودمان فراوان ديده مي شوند[ افرادي كه اين اصل را رعايت نمي كنند ] . انتقاد ابن خلدون
ابن خلدون در مقدمه تاريخ خودش يكي از نقدهايي كه بر بعضي از مورخين مي كند اين است كه مي گويد اينها در نقل تاريخها ، فقط دنبال صحت سند هستند كه اين تاريخ را فلان كس نقل كرده و او