فلسفه قصاص
ببينيد اين تعبير قرآن راجع به مسأله قصاص چه تعبير جامعي است ! مي دانيم قرآن در قانون جزائي خود طرفدار قصاص است . در مواردي كه كسي با عمد و بدون هيچ عذري بي گناهي را ، نفس محترمي را از بين مي برد اسلام اجازه قصاص مي دهد كه او را به مجازات آن شخص اعدام بكنند . در اينجا اين مسأله پيش مي آيد كه حالا او يك نفر را كشته ، ما چرا يك نفر ديگر را اضافه بكنيم و بكشيم ؟ ! اگر كشتن كار بدي هست ، ما چرا به عنوان قصاص ، اين كار بد را تكرار كنيم ؟ ! او كار بدي كرده كه يك نفر را كشته ، آيا ما هم خود او را بكشيم كه باز يك انسان كشته باشيم ؟ ! قرآن مي گويد : و لكم في القصاص حياش يا اولي الالباب ( 1 ) كشتن اينچنين را ، كشتن و اماته و ميراندن تلقي نكنيد ، اين را حيات و زندگي تلقي كنيد ولي نه حيات اين فرد ، حيات جمع . يعني با قصاص يك نفر متجاوز ، حيات جامعه و حيات افراد ديگر را حفظ كرده ايد . شما اگر جلوي قاتل را نگيريد ، فردا او يك نفر ديگر را خواهد كشت ، و فردا دهها نفر ديگر پيدا مي شوند و دهها نفر ديگر را خواهند كشت . پس اين را كم شدن افراد جامعه تلقي نكنيد ،حفظ بقاء جامعه تلقي كنيد ، اين را ميراندن تلقي نكنيد ، زندگي تلقي كنيد ، يعني قصاص معنايش دشمني كردن با انسان نيست ، دوستي كردن با انسان است .انسان دوستي
يك مطلب ديگر را هم اينجا بايد عرض بكنيم و آن اين است : مي گويند : " انسان دوستي " . البته سخن درستي است ، ولي اين مطلب بايد شكافته شود . به قول طلبه ها " انسان " در " انسان دوستي " انسان بما هو انسان است ، يعني انسان را از آن جهت كه انسان است بايد دوست داشت ، و به اصطلاح امروز انسان با ارزشهاي انساني . يك وقت ما در تعريف انسان مي گوئيم يك1.سوره بقره ، آيه . 179 .