شجاعت و دفاع از حقيقت - تعلیم و تربیت در اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تعلیم و تربیت در اسلام - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زن و مرد به غير خدا وابسته باشد ، آيا چنين احتمالي هست كه مثلا به حضرت زهرا توصيه كند كه شما خوب است خيلي پول پرست باشيد ، پول را خيلي بايد دوست داشته باشيد ، مال و ثروت را خيلي بايد دوست داشته باشيد ؟ ! پس چرا اينكه حضرت زهرا مي آيد حتي پيراهن شب عروسي خودش را در راه خدا انفاق مي كند ،در اسلام يك فضيلت بزرگ تلقي شده ، و واقعا هم فضيلت بزرگي است . مقصود از بخل در اين حديث ، بخل در مال فردي و شخصي نيست . زن امانتدار مال شوهر است. مخصوصا تعبير دارد : حفظت مالها و مال بعلها كه به نظر من يعني مال مشتركي كه مال دو نفرشان هست . به عبارت ديگر و به تعبير عرفي خودمان ، زن در خانه داري نبايد دست به باد باشد ، سخاوتمندي در داخل خانواده ، از جيب حاتم بخشيدن است ، خصوصا در نظام اسلامي كه آنكه در آمد را تحصيل مي كند مرد است و زن بايد مدير داخله خانواده باشد ، و طبعا اينطور است كه آن كسي كه زحمت درآوردن پول را نكشيده ارزش پول را هم آنقدرها درك نمي كند .

زن از نظر مال مشتركي كه در خانواده هست امانتدار است ، و اگر براي يك ريال هم حساب بكند و از پيش خود نبخشد ، اين كار او ممدوح است . پس بخل نيز در اينجا ، نه بخل به معناي آن صفت نفساني است كه خلق است ، بلكه به معناي " رفتار ممسكانه " استنه از مال خود بلكه از مال شوهر ، و اين اختصاص به زن ندارد ، در غير زن هم هست . اميرالمؤمنين ، اول جواد و اول ممسك بود . تاريخ اين را نشان مي دهد . اول جواد و بخشنده بود از مال خودش ، اول ممسك بود در مالي كه امانتدار آن بود يعني بيت المال ، كه به برادرش عقيل هم حاضر نيست يك ريال از آن مال بدهد . آيا علي ( ع ) دو صفت متضاد داشت ؟ نه ، اين دو صفت ، از نظر خلق متضاد نبود . رفتن و زحمت كشيدن : غنيمت جنگي به دست آوردن يا قنات جاري كردن و حتي از راه عملگي پول به دست آوردن و بعد آن را به ديگري دادن ، اين جود است ، و بيت المال مسلمين را به دقت نگهداري كردن و حتي آن شمعي را كه مربوط به بيت المال است ، هنگام كار شخصي خاموش كردن ، امانتداري است نه بخل ، كه وقتي آنجا مشغول رسيدگي به حساب بيت المال است و شمع هم از بيت المال روشن است ،چند نفر وارد مي شوند كه كار خصوصي دارند و كارشان مربوط به كار بيت المال نيست ، فورا شمع را خاموش مي كند ، چرا خاموش كردي ؟ اين شمع مربوط به بيت المال است ، شما كار خصوصي داريد ، اين كار به آن مربوط نيست .

پس بگويند چه آدم ممسك پول پرستي است ، از اينكه شمعي مصرف بشود مضايقه دارد ! نه ، اين جور نيست . اگر اين جور باشد ما بايد عثمان را خيلي سخي و جواد بدانيم كه بيت المال مسلمين را همين جور اورت به اين طرف و آن طرف مي داد .

هر انساني در آن مالي كه نسبت به آن مال امانتدار است بايد ممسك باشد ، ولي به اين معنا كه رفتارش ممسكانه باشد نه اينكه خلقش امساك باشد . اين به خلق ارتباط ندارد . پس اين حديث كه سه چيز را از خلقيات مسلم زن ذكر كرده است : كبر و جبن و بخل ، و اينها را در مورد زن و مرد به دوگونه توصيف نموده است با اصل نسبي نبودن اخلاق منافاتي ندارد . در مورد جبن عرض كرديم كه نقطه مقابلش كه شجاعت و قوت و نيرومندي است ، براي زن و مرد هر دو مطلوب است . جبن به معني خلق ، براي زن و مرد هر دو بد است ، و شجاعت براي زن و مرد هر دو خوب است .

شجاعت و دفاع از حقيقت

ما در اسلام دو دفاع داريم : يكي دفاع از حق به معني حقيقت ، و ديگر دفاع از حق به معني حقوق اجتماعي . آنجا كه حقايقي دارد در اجتماع پايمال مي شود ، پاي امر به معروف و نهي از منكر ، مبارزه با منكرات و ترويج و اشاعه آنچه كه اسلام آنرا نيك مي شناسد در ميان مي آيد. يك دليل بر اينكه شجاعت به معني خلق اختصاص به مرد ندارد اين است : آيا دفاع از حق به معني دفاع از حقيقت ، يا به عبارت ديگر امر به معروف و نهي از منكر ، از مختصات مردان است و يا از امور مشترك ميان مرد و زن ؟ امر به معروف و نهي از منكر يك شرطش شجاعت و نيرومندي است .

يك آدم ترسو كه نمي تواند اين مبارزه اجتماعي را انجام دهد . نص قرآن كريم است كه امر به معروف و نهي از منكر اختصاص به مردها ندارد : المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر ( 1 ) مردان مؤمن و زنان مؤمن دوستان يكديگرند - و به معني دقيق تر " اولياء " - حاميان يكديگر هستند ( ولي حمايت بر اساس اصول اسلام نه براساس تمايلات شخصي ) و سرپرستان يكديگر مي باشند ،همان تعبيري كه در حديث آمده : كلكم راع و كلكم مسؤول عن رعيته ( 2 ) . همه شبانان يكديگر هستند . مكرر

1. سوره توبه ، آيه . 71 . .

2. الجامع الصغير ، ص . 95 .

/ 130