تربيت عقلاني انسان
بسم الله الرحمن الرحيم در جلسه پيش بحث ما در اطراف اين مطلب دور مي زد كه در اسلام هم دعوت به علم شده است و هم دعوت به عقل ( به معني تعقل ) و فرق اين دو را ذكر كرديم كه علم به معني آموزش و فراگيري است ، ولي تنها فراگيري كافي نيست و آنچه كه در زمينه فراگيري ضرورت دارد ، مسأله تفكر كردن در ماده هاي فرا گرفته شده است . اول در نظر داشتم كه به همين خلاصه اكتفا كنيم و بگذريم ، ولي بعد رجوع كردمبه يادداشتهايي كه چندين سال پيش در موضوع عقل و فكر داشتيم ، ديدم مسائلي هست كه حيف است ولو به طور اجمال آنها را ذكر نكنيم . گواينكه اغلب كه بر اين مسائل عبور مي كنيم خيال مي كنيم كه يك عده مسائل نظري بيان شده اند ، ولي هدف از اين بيانها تعليم و تربيت است ، و اينها براي آن گفته شده است كه افراد مسلمان بايد اينجور بار بيايند . ابتدا از آنچه كه درباب عقل آمده است شروع مي كنيم .عقل بايد غربال كننده باشد
روايت بسيار معروفي داريم كه در " كتاب العقل و الجهل " كافي ، بحار و تحف العقول آمده است ( 1 ) و روايتي است كه " هشام بن الحكم " ( 2 ) متكلم معروف نقل كرده است از حضرت موسي بن جعفر عليه السلام خطاب به خود هشام كه روايت بسيار مفصلي استو من قسمتهايي از آن را سالها پيش يادداشت كردم و اكنون همان قسمتها را براي شما مي خوانم . در آنجا حضرت استناد مي فرمايند به يك آيه در قرآن كه در سوره " زمر " است و مي فرمايد : فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه اولئك الذين هديهم الله الله و اولئك هم اولوا الالباب ( 3 ) . آيه عجيبي است : بشارت بده بندگان مرا ، آنان كه سخن را استماع مي كنند ( 4 ) . بعد چكار مي كنند ؟ آيا هر چه را شنيدند همان را1. اصول كافي 14 / 1 و تحف العقول / . 384 . .2. هشام از اصحاب حضرت صادق و حضرت موسي بن جعفر عليهما السلام است و خيلي هم مورد علاقه اين دو امام بوده است ، از متكلمين اصحاب امام و از فضلا ، و كسي است كه متكلمين بسيار بزرگ آن عصر - كه فرنگي ها آنها را جزء نوابغ مي شمارند.