تربيت عقلاني انسان - تعلیم و تربیت در اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تعلیم و تربیت در اسلام - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بياموزند . منتها خود دين را كه بايد بياموزند ، قسمتي از آن ، واجب مستقل و عيني [ است مثل معرفة الله ] و قسمت ديگر واجب مقدمي است [ مثل آموختن احكام نماز ] . چه كسي گفته ما دين را بايد بياموزيم ؟ اسلام كه نگفته دين را بياموزيد ، گفته دين را عمل كنيد، ولي وقتي مي خواهيم دين را عمل كنيم بدون آموختنش ممكن نيست . پس بايد دين را بياموزيم تا به آن عمل كنيم . در آن وظائف ديگري هم كه دين به عهده ما گذاشته است [ مثل تأمين پزشك مورد نياز جامعه اسلامي ] بديهي است كه تا وظائف را نياموزيم نمي توانيم عمل كنيم .

بايد وظائف را بياموزيم تا بتوانيم عمل كنيم . به هر حال مطلب خيلي واضح و روشن است . پس ما تا اينجا به دو مسأله اشاره كرديم ، يكي اينكه در تعليم و تربيت اسلامي ، به مسأله رشد فكري و تعقل اهميت فراوان داده شده ، و ديگر اينكه به خود تعليم [ نيز اهميت داده شده است ] ، و تعليم هم يك حدود مشخص ندارد كه بگوئيم علم كلام چطور ؟ علم تفسير چطور ؟ علم اخلاق چطور ؟ فيزيك چطور ؟ رياضيات چطور ؟ اسلام نيامده كه علوم را مشخص كند و بگويد فيزيك بياموزيد يا نياموزيد ، رياضيات بياموزيد يا نياموزيد ، فلسفه بياموزيد يا نياموزيد . يك چيزهايي گفته كه آنها را بايد انجام داد ، و آنها توقف دارد به آموختن اينها ، پس بايد اينها را آموخت .

تربيت عقلاني انسان

بسم الله الرحمن الرحيم در جلسه پيش بحث ما در اطراف اين مطلب دور مي زد كه در اسلام هم دعوت به علم شده است و هم دعوت به عقل ( به معني تعقل ) و فرق اين دو را ذكر كرديم كه علم به معني آموزش و فراگيري است ، ولي تنها فراگيري كافي نيست و آنچه كه در زمينه فراگيري ضرورت دارد ، مسأله تفكر كردن در ماده هاي فرا گرفته شده است . اول در نظر داشتم كه به همين خلاصه اكتفا كنيم و بگذريم ، ولي بعد رجوع كردمبه يادداشتهايي كه چندين سال پيش در موضوع عقل و فكر داشتيم ، ديدم مسائلي هست كه حيف است ولو به طور اجمال آنها را ذكر نكنيم . گواينكه اغلب كه بر اين مسائل عبور مي كنيم خيال مي كنيم كه يك عده مسائل نظري بيان شده اند ، ولي هدف از اين بيانها تعليم و تربيت است ، و اينها براي آن گفته شده است كه افراد مسلمان بايد اينجور بار بيايند . ابتدا از آنچه كه درباب عقل آمده است شروع مي كنيم .

عقل بايد غربال كننده باشد

روايت بسيار معروفي داريم كه در " كتاب العقل و الجهل " كافي ، بحار و تحف العقول آمده است ( 1 ) و روايتي است كه " هشام بن الحكم " ( 2 ) متكلم معروف نقل كرده است از حضرت موسي بن جعفر عليه السلام خطاب به خود هشام كه روايت بسيار مفصلي استو من قسمتهايي از آن را سالها پيش يادداشت كردم و اكنون همان قسمتها را براي شما مي خوانم . در آنجا حضرت استناد مي فرمايند به يك آيه در قرآن كه در سوره " زمر " است و مي فرمايد : فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه اولئك الذين هديهم الله الله و اولئك هم اولوا الالباب ( 3 ) . آيه عجيبي است : بشارت بده بندگان مرا ، آنان كه سخن را استماع مي كنند ( 4 ) . بعد چكار مي كنند ؟ آيا هر چه را شنيدند همان را

1. اصول كافي 14 / 1 و تحف العقول / . 384 . .

2. هشام از اصحاب حضرت صادق و حضرت موسي بن جعفر عليهما السلام است و خيلي هم مورد علاقه اين دو امام بوده است ، از متكلمين اصحاب امام و از فضلا ، و كسي است كه متكلمين بسيار بزرگ آن عصر - كه فرنگي ها آنها را جزء نوابغ مي شمارند.

/ 130