عبادت و حقوق اجتماعي - تعلیم و تربیت در اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تعلیم و تربیت در اسلام - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

باشد ، چيزي را كه به عبادت ربط زيادي ندارد ولي در تعليم و تربيت مؤثر است ، در لباس عبادت - اعم از واجب و مستحب - پياده مي كند و در ضمن آن مي گنجاند ، مثل مسئله غسل ، مسئله وضو ، دائم الوضو بودن ، دائم الطهاره بودن - كه يكي از سنتهاي اسلامي است -و غسلهاي مستحبي به عناوين مختلف . به هر حال [ اسلام مي گويد ] به نماز كه مي ايستيد بدن و جامه تان پاك باشد . اين خود يك برنامه نظافت است در ضمن عبادت .

عبادت و حقوق اجتماعي

مسئله ديگر مسئله حقوق است . باز از نظر روح عبادت واقعا فرق نمي كند كه ما روي يك فرش غصبي نشسته باشيم و يا روي يك فرش مباح . اينها قراردادهاي اجتماعي است كه اين فرش مال شما باشد و آن فرش مال من ، من در مال شما تصرف نكنم و شما در مال من تصرف نكنيد .

اينها يك دستوراتي است كه براي زندگي اجتماعي مفيد است و الا يك واقعيت و حقيقتي نيست كه مثلا اگر اين فرش مال من باشد يك كيفيت واقعي داشته باشد و اگر مال شما باشد يك كيفيت واقعي ديگر داشته باشد . مسئله عبادت يك امر واقعي است ،
يعني از نظر آن حالت و رابطه رواني كه ميان انسان و خدا برقرار مي شود ، اين امور نمي تواند واقعا اثري در عبادت داشته باشد . بعضي چيزها اثر دارد ، مثلا اگر انسان دچار برخي عوارض جسمي و روحي باشد اصلا عبادت بر هم مي خورد ، و اين عوارض مانع حضور قلب و توجه مي شود . ولي امور مذكور چنين اثري ندارند . معذلك اسلام مي گويد جايي كه در آن نماز مي خواني ، آبي كه با آن وضو مي گيري ، حتي آن محلي كه در آن آب وضوي تو ريخته مي شود ، لباسي كه با آن نماز مي خواني ، تمام آنچه كه با اين عمل تو ارتباط دارد بايد مباح باشد ، يعني نبايد حرام باشد ، اگر يك نخ غصبي هم در لباس تو باشد اين عبادت پذيرفته نيست .

اين نيز پياده كردن يك برنامه تربيتي مربوط به حقوق اجتماعي در پيكره عبادت است ، زيرا اگر اين شرط را براي عبادت قرار نمي دادند، ضربه اي بر عبادت از آن جهت كه عبادت است وارد نمي آمد.

نماز و رو به قبله ايستادن

مسئله ديگر - كه باز از نماز مثال مي آوريم - اين است كه [ اسلام مي گويد هنگام نماز ] همه رو به يك نقطه بايستند ، با اينكه خود اسلام تصريح مي كند كه از نظر واقعيت عبادت رو به هر طرف بايستيد فرق نمي كند . و لله المشرق و المغرب فاينما تولوا فثم وجه الله ( 1 ) . از نظر واقعيت عبادت ، ما رو به مشرق يا مغرب ، شمال يا جنوب ، رو به هر طرف كه بايستيم ، فرق نمي كند ، يعني اينطور نيست كه اگر رو به كعبه بايستيم با خدا مواجه هستيم ولي اگر رو به كعبه نايستيم و به طرف ديگر بايستيم با خدا مواجه نيستيم . نص قرآن است ، ولي در عين حال اسلام به خاطر يك مصلحت تربيتي اجتماعي كه با روح عبادت ارتباط ندارديعني روح عبادت متوقف به آن نيست چنين استفاده تربيتي اي در اينجا مي كند ، مي گويد بجاي اينكه نمازي كه مي خواني ، به هر طرف كه مي خواهي باشد ، همه مردم رو به يك نقطه

1. سوره بقره ، آيه 115 .

/ 130