311 - آخرين رمضان على (ع ) - س‍وگ‍ن‍ام‍ه‌ ام‍ام‌ ع‍ل‍ی‌ (ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام)‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

س‍وگ‍ن‍ام‍ه‌ ام‍ام‌ ع‍ل‍ی‌ (ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام)‌ - نسخه متنی

عباس عزیزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آنكه اندوهى از مصيبت او در آن خانه داخل شود.

حضرت امام حسن (ع ) فرمود: آيا مى دانى كه اين واقعه وحشتناكى خواهد بود؟ فرمود: حبيب من رسول خدا (ص ) خبر داده است كه اين واقعه هاى كه خواهد بود. پيامبر به من فرمود: كه در دهه آخر ماه مبارك رمضان شهيد خواهم شد به ضربت شمشير ابن ملجم مرادى .

امام حسن (ع ) فرمود: اى پدر هر گاه مى دانى كه او قاتل تو خواهد بود او را به قتل برسان .

حضرت فرمود: اى فرزند گرامى ! قصاص پيش از جنايت نمايم ؟ فرمود: اى فرزند به رختخواب خود برگرد.

امام حسن (ع ) گفت : اى پدر مى خواهم با تو بيايم .

فرمود: تو را سوگند مى دهم كه برگردى ، پس امام حسن (ع ) به خانه برگشت و با ام كلثوم محزون و غمگين نشستند، بر سخنان و حالات آن حضرت مى گريستند.(360)

311 - آخرين رمضان على (ع )

آخرين ماه مبارك رمضان كه بر على گذشت ماه مبارك ديگرى بود براى او يك صفاى ديگرى داشت و براى خاندان على (ع ) از همان روز اول ماه رمضان تواءم با يك دلهره و اضطراب بود چون آن ماه رمضان ، روش ‍ على (ع ) با همه ماه رمضانهاى ديگر تفاوت داشت يكى از آن خدمت هاى قهرمانى اش را به عنوان نمونه ذكر مى كنيم على (ع ) مى فرمايد:

اين آيه شريفه نازل شد، الم ، احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا امنا و هم لايفتنون و لقد فتنا الذين من قبلهم فليعلمن الله الذين صدقوا و ليعلمن الكاذبين (361) كه خطاب به مسلمين است به مؤ منين كه خيال كرده اند كه ما آزمايش براى آنها پيش نخواهيم آورد خير پيش مى آوريم على (ع ) مى فرمايد: تا اين آيه نازل شد فهميدم كه بعد از پيغمبر فتنه ها و آزمايش هاى بزرگى براى اين ملت پيش مى آيد عرض كردم : يا رسول الله ! مقصود از آنچه كه در دين آيه آمده چيست ؟ فرمود: *((*يا على ان امتى سيفتنون من بعدى *))*(362) بعد از من امت من مورد امتحان و آزمايش قرار مى گيرند بعد در آنجا مى فرمايد: به پيغمبر عرض كردم : يا رسول الله ! آن گروهى كه در احد شهيد شدند 70 نفر بودند كه در راءس آنها حمزة بن عبدالمطلب بود، آنها قهرمان هاى احد بودند و من از اين فيض محروم ماندم و شهادت از من دور شد خيلى ناراحت شدم كه چرا من به اين فيض نايل نشدم .

من به ايشان عرض كردم : چرا اين فيض از من گرفته شد؟ فرمود: در اينجا شهيد نشدى اما عاقبت امر، تو در راه خدا شهيد خواهى شد، در حالتى كه در احد يك جوان 25 ساله است ، تازه با زهراء سلام الله عليها ازدواج كرده است يك فرزند بيشتر نداشت ، امام مجتبى (ع ) يك خانواده جوان همه آرزوهاى شان اين است كه زندگى شان كم كم پيش ‍ برود على (ع ) را ببينيد تنها آرزوى بزرگش اين است كه در راه خدا شهيد بشود! پيغمبر (ص ) فرمودند: على تو شهيد مى شوى ، بعد فرمود: كيف صبرك ، در حين شهادت صبر تو چگونه خواهد بود؟ على عرض كرد: يا رسول الله ليس هذا من مواطن الصبر بل من مواطن الشكر، نفرماييد چگونه صبر مى كنى بفرماييد چگونه سپاسگزار هستى ؟ فرزندان على (ع ) آمدند جلوى اميرالمؤ منين (ع ) را گرفتند و گفتند: پدر جان نمى گذاريم شما به مسجد برويد، و حتما بايستى يك نفر ديگر را به نيابت بفرستى .

اول فرمودند: خواهرزاده ام *((*جعده بن جبيره *))* را بگوييد برود نماز جماعت را با مردم بخواند. بعد خودشان نقض كردند، فرمودند: نه خودم مى روم .

عرض كردند: اجازه بدهيد كسى شما را همراهى كند.

فرمود: خير نمى خواهم كسى مرا همراهى كند ولى براى او شب با صفايى است اين تعبير مال خود ايشان است كه فرموده اند: و ما كنت الا كقارب ورد، و طالب وجد(363) بعد از اين كه در بستر افتاده است اين جمله ها را مى فرمايد؛ به خدا قسم اين ضربت كه بر فوق من وارد شد مثل من مثل عاشقى بود كه به معشوق خودش رسيد، مثل آن كسى بود كه در شب ظلمانى دنبال چاه آبى مى گردد تا خيمه و خرگاهش را بردارد و يه آنجا برود، اگر در

/ 185