213 - على (ع ) بر زهرا(س ) قرآن مى خواند - س‍وگ‍ن‍ام‍ه‌ ام‍ام‌ ع‍ل‍ی‌ (ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام)‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

س‍وگ‍ن‍ام‍ه‌ ام‍ام‌ ع‍ل‍ی‌ (ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام)‌ - نسخه متنی

عباس عزیزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شب وفات ، فرا رسيد على (ع ) بدن فاطمه (س ) را غسل داد و در آن حال هيچ كس به غير از حسن (ع ) و حسين (ع )، زينب (س ) و ام كلثوم و فضه و اسماء بنت عميس حاضر نبود.

اسماء مى گويد: فاطمه (س ) به من وصيت كرده كه هيچ كس جز على (ع ) او را غسل ندهد و من على (ع ) را در غسل دادن فاطمه (س ) كمك كردم . على (ع ) هنگام غسل فاطمه (س ) مى فرمود: *((*خدايا! فاطمه كنيز تو و دختر رسول و برگزيده توست . خدايا! حجتش را به او تلقين كن و برهانش را بزرگ دار و او را با پدرش محمد مصطفى (ص ) همنشين گردان *))*.

در روايتى آمده است : على (ع ) با همان پرده اى كه بدن رسول خدا(ص ) خشك نمود بدن زهرا(س ) را خشك كرد هنگامى كه غسل تمام شد. بدن فاطمه (س ) را در تابوت نهاد و به امام حسين (ع ) فرمود: ابوذر را خبر كن تا بيايد، او ابوذر را خبر كرد و با هم جنازه را تا محل نماز حمل كردند. و آنگاه على (ع ) بر بدن زهرا(س ) نماز خواند و به خاك سپرد.*))*

213 - على (ع ) بر زهرا(س ) قرآن مى خواند

حضرت زهرا(س ) در جزء وصيت هاى خود گفت : يا على برايم قرآن بخوان ، قرآنى كه على (ع ) بخواند.

چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنيدن به رخت نظاره كردن سخن خدا شنيدن سوره يس مى خواند سوره تمام مى شود، زهرا(س ) هم رو به رفتن است ، پرسيد: در چه حالى ؟ گفت : *((*اجد الموت الّذى الابد منه *))* مرگى كه چاره اى از آن نيست را مى بينم . يا على ، ملك الموت با همان اوصافى كه پدرم گفته ، مى بينم كه براى قبض روح من آمده است ، پدرم ، جعفر آمده اند به استقبال من .(256)

214 - وصاياى حضرت زهرا(س )

اين وصيت فاطمه (س ) دختر پيغمبر رسول خدا(ص ) است : او شهادت مى دهد به يگانگى پروردگار عالم و به رسالت محمد رسول خدا(ص ) و به اينكه بهشت حق است و آتش جهنم حق . و سرانجام قيامت آمدنى است و هيچ شكى در وقوع آن نيست و به درستى كه تمام انسان ها از قبرها برانگيخته مى شوند.

اى على ! من فاطمه دختر محمدم كه خداوند مرا براى تو تزويج كرده تا در دنيا و آخرت براى تو باشم . تو از هر كس به من نزديكترى ، حنوط كن و غسل بده و كفن نما و در تاريكى شب به خاكم بسپار هيچ كس از آن مطلع نشود و تو را و فرزندانم را به نزد خداوند به وديعه مى گذارم و به خدا مى سپارم تا روز قيامت .

سپس فاطمه (س ) فرمود: اى پسر عموى رسول خدا(ص )، خداوند تو را جزاى خير دهد. وصيت من اين است كه اولا پس از من با (دختر خواهرم ) *((*امامه *))* ازدواج كنى ، چرا كه او فرزندان مرا مانند من پرستار و دوستدار است و مرد ناگزير است كه ازدواج كند.

وصيت مى كنم تو را اى پسر عمو كه براى من تابوتى درست كنى به همان نحوى كه فرشتگان برايم تصوير كرده اند على (ع ) فرمود: بگو تا بدانم ، پس فاطمه (س ) آن را توصيف نمود و آن اولين تابوتى است كه روى زمين ساخته شده است .

وصيت مى كنم تو را كه حاضر نشود هيچ كس با جنازه من از كسانى كه به من ستم كردند و حق مرا گرفتند. اينان دشمن من و دشمن رسول خدايند و مگذار كسى از اين جماعت و از همراهان ايشان بر من نماز گزارد و مرا در شبانگاه وقتى كه مردمان ديده ها فروبسته و خفته باشند به خاك بسپار.(257)

215 - وصيت زهرا(س ) به على (ع )

امام باقر(ع ) فرمود: فاطمه (س ) دختر رسول خدا(ص )، پس از گذشت شصت روز از رحلت رسول خدا(ص ) بيمار و بسترى شد، و بيماريش ‍ شديد گرديد، و دعاى او در شكوه از ظالمان اين بود:

يا حىّ يا قيّوم برحمتك استعيث فاغثنى ، اللهم زحز حسنى عن النّار وادخلنى الجنة و الحقنى بابى محمد(ص ) *((*از خداى زنده و توانا، پناه مى آورم به رحمت تو، پس به من پناه بده و مرا از آتش دوزخ دور گردان و به

/ 185