45 - نماز بر جنازه پيامبر (ص )
روزى عباس خدمت حضرت على (ع ) رسيد و عرض كرد: مردم متحد شده اند كه بدن شريف حضرت رسول خدا (ص ) را در قبرستان بقيع دفن كنند و ابوبكر نيز بر او نماز گزارد، چون حضرت على (ع ) متوجه شد كه آن منافقان ، اراده نفاق دارند، از خانه بيرون آمد و فرمود: ايها الناس ، رسول خدا (ص ) در حال حيات و ممات ، امام است و خود ايشان فرمودند كه : من در بقيع دفن مى شوم . و چون ايشان در (اهل مدينه ) غصب خلافت به خواست خود رسيده بودند لذا در اين جهت با على (ع ) موافقت نمودند و گفتند: آنچه را كه مى دانى عمل كن . سپس حضرت در جلو جمعيت ايستاد و بر رسول خدا (ص ) نماز خواند. پس از نماز صحابه را مرخص نمودند كه ده نفر ده نفر داخل بقعه شريف مى شوند و على (ع ) اين آيه را تلاوت مى كرد: *((*ان الله و مالئكته يصلون على النبى يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما*))* سپس صحابه نيز آيه را مى خواندند و بر محمد (ص ) و آل محمد صلوات مى فرستادند و از بقعه بيرون مى آمدند، تا اين كه همه اهل مدينه بر آن حضرت صلوات فرستادند.(48)46 - كيفيت غسل و نماز پيامبر (ص )
سلمان مى گويد: نزد على (ع ) آمدم در حالى كه پيامبر (ص ) را غسل مى داد. پيامبر (ص ) به على (ع ) وصيت كرده بود كه كسى غير او غسلش را بر عهده نگيرد. وقتى عرض كرد: يا رسول اللّه ، چه كسى مرا در غسل تو كمك خواهد كرد؟ فرمود: جبرييل .على (ع ) هيچ عضوى (از اعضاى حضرت ) را اراده نمى كرد مگر آن كه برايش گردانيده مى شد.وقتى پيامبر (ص ) را غسل و حنوط نمود و كفن كرد من و ابوذر و مقداد و حضرت زهرا (س ) و امام حسن (ع ) و امام حسين (ع ) را به داخل خانه برد، و خود جلو ايستاد و ما پشت سر او صف بستيم و بر آن حضرت نماز خوانديم .عايشه نيز در حجره بود ولى متوجه نشد چرا كه خداوند چشم او را گرفته بود.سپس ده نفر از مهاجرين و ده نفر از انصار را به داخل مى آورد. آنان وارد مى شدند و دعا مى كردند و خارج مى شدند، تا آنكه هيچ كس از حاضرين از مهاجرين و انصار باقى نماندند مگر آن كه بر آن حضرت نماز خواندند.(49)47 - تدفين پيامبر
?چون مسلمانان از نماز فارغ شدند، به عادت اهل مكه عباس بن عبدالمطلب كسى را فرستاد تا عبيدة بن جراح مكى ها و ضريح ساز آنها را حاضر كند و نيز به دنبال ابو طلحه زيد بن سهل ، حفار مدينه فرستاد تا بيايد و لحدى براى رسول خدا (ص ) ترتيب دهد ابو طلحه حضور يافته و لحدى براى پيغمبر ترتيب داد و على و عباس و فضل و اسامه به دفن پيغمبر پرداختند.انصار از پشت ديوار حجره صدا زدند: يا على تو را به خدا سوگند امروز راضى مشو حقى كه ما به رسول خدا (ص ) داريم نابود گردد. يكى از ما را هم اجازه بده تا در دفن پيغمبر (ص ) شركت نمايد. على (ع ) فرمود: اوس بن