137 - دفاع مقداد و سلمان و ابوذر از اميرالمؤ منين (ع )
مقداد برخاست و گفت : يا على ، به من چه دستور مى دهى ؟ به خدا قسم اگر مرا امر كنى با شمشيرم مى زنم و اگر امر كنى خوددارى مى كنم ، على (ع ) فرمود: اى مقداد، خوددارى كن و پيمان پيامبر (ص ) و وصيتى كه به تو كرده را به ياد بياور.(سلمان مى گويد:) برخاستم و گفتم : قسم به آن كه جانم بدست اوست ، اگر من بدانم كه ظلم را دفع مى كنم يا براى خداوند دين را عزت مى بخشم ، شمشيرم را بر دوش مى گذارم و با استقامت با آن مى جنگم . آيا بر برادر پيامبر (ص ) و وصى او و جانشين او در امتش و پدر فرزندانش هجوم مى آوردند؟ بشارت باد شما را به بلا، و نااميد باشيد از آسايش !ابوذر برخاست و گفت : اى امتى كه بعد از پيامبرش متحير شده و به سرپيچى خويش خوار شده ايد، خداوند مى فرمايد: *((*ان الله اصطفى آدم و نوحا و ال ابراهيم و ال عمران على العالمين ، ذرية بعضها من بعض و اللّه سميع عليم *))*(161)، *((*خداوند آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر همه جهانيان برگزيد، نسلى كه از يكديگرند، و خداوند شنونده و داناست *))*. آل محمد فرزندان نوح و آل ابراهيم از ابراهيم و برگزيده و نسل اسماعيل و عترت محمد پيامبرند. آنان اهل بيت نبوت و جايگاه رسالت و محل رفت و آمد ملايكه اند. آنان همچون آسمان بلند و كوههاى پايدار و كعبه پوشيده و چشمه زلال و ستارگان هدايت كننده و درخت مبارك هستند كه نورش مى درخشد و روغن آن مبارك است .(162) محمد خاتم انبياء و آقاى فرزندان آدم است ، و على وصى اوصياء و امام متقين و رهبر سفيد پيشانيان معروف است ، و اوست صديق اكبر و فاروق اعظم و وصى محمد و وارث علم او و صاحب اختيارتر مردم نسبت به مؤ منين ، همان طور كه خداوند فرموده : *((*النبى اولى بالمؤ منين من انفسهم و ازواجه امهاتهم و اولو الارحام بعضهم اولى ببعض فى كتاب اللّه *))*(163)، *((*پيامبر نسبت به مؤ منين از خودشان صاحب اختيارتر است و همسران او مادران آنان اند و خويشاوندان در كتاب خدا بعضى بر بعضى اولويت دارند*))*. هر كه را خدا مقدم داشته جلو بيندازيد و هر كه را خدا مؤ خر داشته عقب بزنيد، و ولايت و وراثت را براى كسى قرار دهيد كه خدا قرار داده است .(164)
138 - وساطت على (ع )
اعتراض شديد اصحاب بزرگ و طرفداران امام على (ع ) به خلافت ابوبكر باعث شد كه ابوبكر بالاى منبر، خاموش شود و نتواند پاسخ بگويد، و پس از مدتى سكوت گفت :و ليتكم و لست بخيركم و على فيكم اقيلونى اقيلونى .*((*من زمام رهبرى شما را به دست گرفتم ، ولى تا على (ع ) هست من بهترين فرد شما نيستم ، مرا رها كنيد و به خودم واگذاريد*))*.عمر فرياد زد: *((*اى فرومايه از منبر پايين بيا، وقتى كه تو مى خواهى به احتجاج و استدلال اصحاب پاسخ