33 - سنت ديرينه - س‍وگ‍ن‍ام‍ه‌ ام‍ام‌ ع‍ل‍ی‌ (ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام)‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

س‍وگ‍ن‍ام‍ه‌ ام‍ام‌ ع‍ل‍ی‌ (ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام)‌ - نسخه متنی

عباس عزیزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شدند اوصياى پيش از ايشان براى پيغمبران به آن كه محمد بهترين پيغمبران است و على بهترين اوصياى ايشان است ، و محمد على را ولى امر خلافت گردانيد و عهد نمود كه بعد از من پيغمبرى نخواهد بود، نه از براى على و نه از براى ديگرى ، خداگواه است بر همه كس .(36) پس حضرت صادق (ع ) گفت : چون وصيتهاى حضرت رسالت (ص ) تمام شد گفت : يا على جواب خود را مهيا كن كه فرداى قيامت نزد حق تعالى ادا كنى ، به درستى كه من در قيامت بر تو حجت خواهم گرفت به حلال و حرام و محكم و متشابه كلام خدا، به نحوى كه فرستاده است به آن چه من تو را امر كرده ام از فرايض و احكام ، و امر به نيكى ها و نهى از بدى ها، و اقامه حدود خدا، پس چه جواب خواهى گفت يا على ؟ حضرت امير (ع ) گفت : پدر و مادرم فداى تو باد، اميدوارم به كرامتى و منزلتى كه تو را نزد خدا هست و منت ها كه خدا بر تو دارد كه ، مرا يارى كند پروردگار من بر آن چه فرمودى ، ثابت بدارد مرا بر سنت و طريقه تو، پس ‍ تو را نزد خدا ملاقات نمايم تقصير و تفريط نكرده باشم ، و خجلت بر جبين مبين تو ظاهر نگردانم ، فداى روى تو باد روى من و روى هاى پدران و مادران من ، بلكه خواهى يافت مرا پدر و مادرم فداى تو باد متابعت كننده وصيت ، و طريقه سنت تو را تا زنده ام ، چنان خواهى يافت هر يك از امامان فرزندان مرا.

پس حضرت امير (ع ) فرمود: چون سخن به اين جا كشيد، نايره حسرت در كانون سينه ام مشتعل گرديد، خود را بر سينه او افكندم ، و رو به روى حق جويش گذاشتم و فغان بركشيدم كه واحسرتاه ، زهى وحشت و تنهايى بعد از چون تو انيسى ، پدر و مادرم فداى تو باد، زهى حسرت و وحشت بر دختر بزرگوار و فرزندان بى قرار تو، يك لحظه بى لقاى غم زادى تو آرام ندارد، زهى غم جان گداز و اندوه دور و دراز بر مفارقت چون تو يار دمسازى كه بعد از تو خبرهاى آسمان از خانه ما منقطع خواهد شد، نه از جبرييل خبرى و نه از ميكاييل اثرى خواهم يافت .

پس آن جناب متوجه حضرت رب الارباب گرديد و مدهوش شد و زوجات مكرمات و خواتين معظمات به حجره طاهره درآمدند، صدا به نوحه و شيون بلند كردند، مهاجران و انصار از بيرون در ناله وامحمدا و واسيدا به آسمان رسانيدند.

پس آن حضرت ديده مبارك گشود، حضرت امير (ع ) را طلب نمود، چون داخل شد آن سرور را بر سينه انور خود چسبانيد و گفت : اى برادرم خدا تو را بفهماند و توفيق تو را زياده گرداند و تو را بلند آوازه سازد.

اى برادر! چون من از دنيا رحلت كنم امت غدار به كار من نپردازند، پيش ‍ از غسل و دفن من مشغول غصب خلافت گردند، تو از پى ايشان مرو، طلب حق خود مكن تا ايشان به طلب تو آيند زيرا كه مثل تو در اين امت مثل كعبه است كه آن در جاى خود ثابت است و بر مردم لازم است كه از اطراف جهان به سوى آن روند، تويى علم هدايت و نور دين و روشنى آسمان و زمين .

اى برادر! به حق آن خداوندى كه مرا به راستى به سوى خلق فرستاده است سوگند ياد مى كنم كه امانت و وجوب متابعت تو را به همه رسانيده ام ، اقرار و بيعت گرفتم و همگى به ظاهر اظهار انقياد كردند، مى دانم كه وفا به آنها نخواهند كرد. چون به عالم بقا رحلت كنم ، از غسل و نماز و دفن من فارغ شوى . در خانه خود بنشين و قرآن را به ترتيبى كه خدا فرستاده است جمع كن ، آن چه تو را به آن امر كرده ام به جاآور و از ملامت خلق پروا مكن و بر جور امت صبر كن تا به نزد آيى .(37)

33 - سنت ديرينه

اميرمؤ منان فرمودند: هنگامى كه وصيت نامه رسول خدا (ص ) را مطالعه كردم ديدم در بخشى از آن چنين نوشته شده است :

*((*اى على ! جز تو كسى در كار غسل و كفن و دفن من شركت نجويد*))*.

به آن حضرت گفتم : پدر و مادرم به فدايت ، آيا انجام دادن آن به تنهايى برايم ممكن است ؟!

فرمود: دستور جبرييل است كه (بى شك ) از جانب پروردگار آورده است .

پرسيدم : در صورت عجز آيا از كسى كمك بخواهم ؟ فرمود: جبرييل گفته است كه : *((*سنت ديرينه الهى چنان بوده است كه پيامبران را جز جانشينان آنان ، غسل نمى داده اند. اكنون نيز بايد تداوم اين سنت به دست على (ع ) انجام يابد...*))*.

/ 185