103 - حرمت زهرا (س ) را شكستند - س‍وگ‍ن‍ام‍ه‌ ام‍ام‌ ع‍ل‍ی‌ (ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام)‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

س‍وگ‍ن‍ام‍ه‌ ام‍ام‌ ع‍ل‍ی‌ (ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام)‌ - نسخه متنی

عباس عزیزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فرياد مى كشند، و مادر فاطمه (س ) مى گويد: اين روز شماست كه وعده داده شديد.

مفضل به امام صادق (ع ) گفت : آقاى من ! درباره اين فرموده خداوند: *((*و اذا الموودة سئلت باءى ذنب قتلت *))*، چه مى گويد؟ امام فرمود: مفضل ! به خدا قسم ، مؤ وده ، محسن است . زيرا او از ماست و بس .

هر كه جز اين گفت ، او را تكذيب كنيد.

مفضل گفت : آقايم ! سپس چه ؟ امام فرمود: فاطمه (س ) دختر رسول خدا (ص ) به پا مى خيزد و مى گويد: خداوند! به وعده اى كه به من داده اى عمل كن درباره كسى كه به من ظلم و ستم كرد، و حق مرا غصب نمود، و مرا زد و...(115)

103 - حرمت زهرا (س ) را شكستند

اميرالمؤ منين على (ع ) در سخنى به عمر گفت :

*((*... و اين آتشى است كه شما در خانه ام برافروخته ايد تا من ، فاطمه (س ) دختر رسول خدا (ص )، فرزندانم حسن (ع ) و حسين (ع ) و زينب (س ) و ام كلثوم را بسوزانيد.*))*(116) نامه معاويه به على (ع ) و پاسخ آن حضرت به او دلالت دارد كه رفتار خشونت آميزى بر ضد على (ع ) به كار گرفته و او را به زور براى بيعت ، آوردند.

معاويه گفت : على (ع ) در بيعت با خلفا تاءخير كرد. پس او را همچون شتر مهار شده براى بيعت مى راندند تا به اكراه بيعت كرد.(117) معاويه به على (ع ) گفت : تو به ابوبكر حسادت كردى و بر او رشك بردى ، و در صدد تباهى او بر آمدى ، و در خانه ات نشستى ، و گروهى از مردم را اغوا كردى تا در بيعت با ابوبكر تاءخير كردند... هيچ يك از خلفا نبود مگر اين كه تو به واسطه رشك و حسد بر او ستم كردى ، و در بيعت با او تاءخير نمودى ، تا اين كه تو را همچون شتر بينى مهار كرده ، مى راندند تا به زور بيعت كردى .(118) على (ع ) در پاسخ او نوشت : *((*و گفتى مرا چون شتر مهار كرده مى راندند تا بيعت كنم . به خدا كه خواستى نكوهش كنى ، ستودى ، و رسوا سازى ولى خود را رسوا نمودى . مسلمان را چه نقصان كه مظلوم باشد و در دين خود بى گمان ؟...*))*(119) اين روايت دلالت دارد كه آنان وارد خانه على (ع ) شدند و او را به زور بيرون آوردند. اين بيانگر آن است كه حرمت زهرا (س ) را كه به تصريح روايات ، با تمام توان جلوى آنان ايستاد، رعايت نكردند، البته اين روايت تصريح نكرده كه آنان متعرض شخص زهرا (س ) شده باشند.

104 - علت سكوت على (ع )

على (ع ) نخواست شمشير بردارد و حق خويش را به زور تصاحب كند، كسانى كه در تاريخ زندگى آن حضرت پژوهش كرده اند، در مى يابند كه امام به دو دليل دست به شمشير نبرد:

نخست ، آن كه آن حضرت در ياران خود آمادگى لازم براى چنين كارى نمى يافت . زيرا آنان چنين اقدامى را نوعى ماجرا جويى تلقى مى كردند.

دوم ، آن كه آن حضرت بيم آن را داشت كه كسانى كه هنوز پرتو ايمان در دلهايشان نفوذ نكرده بود از اسلام روى گردان شوند و به راه ارتداد كام نهند.

على (ع ) خود در مناسبت هاى مختلف به همين دو عامل اشاره كرده است . آن جا كه مى فرمايد: پس به رسول خدا (ص ) عرض كردم اگر خلافت را از من بگيرند، بايد چه كنم ؟ فرمود: *((*اگر يارانى يافتى به سوى آنان بشتاب و با ايشان جهاد كن و گرنه اقدامى مكن و خونت را پاس دار تا در حالى كه مظلوم واقع شده اى ، به من ملحق گردى *))*.(120)

105 - از شما به خداى سميع و بصير شكايت مى كنم

نمى دانى چرا در را آتش زدند، آنان مى خواستند آن نور را خاموش كنند. نمى دانى سينه فاطمه (س ) چيست و

/ 185