117 - نگاهى به چگونگى بيعت على (ع ) و حمايت فاطمه (س ) - س‍وگ‍ن‍ام‍ه‌ ام‍ام‌ ع‍ل‍ی‌ (ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام)‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

س‍وگ‍ن‍ام‍ه‌ ام‍ام‌ ع‍ل‍ی‌ (ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام)‌ - نسخه متنی

عباس عزیزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ياد كرده ام كه از خانه ام بيرون نيايم و عبا بر دوش نيفكنم تا قرآن را جمع و تنظيم كنم .

در اين هنگام فاطمه (س ) دختر رسول خدا (ص ) از خانه بيرون آمد و در كنار در خانه در برابر جمعيت ايستاد و فرمود:

*((*من قومى را نمى شناسم كه مثل شما بدمحضر (و بد برخورد) باشند، جنازه رسول خدا (ص ) را در دست ما رها كرديد، و امر خود را بين خود بريديد، (و مساءله رهبرى را نزد خودتان بدون مشورت با ما پايان داديد) پس با ما مشورت نكرديد، حق ما را ناديده گرفتيد، گويا اصلا به جريان *((*روز غدير*))* آگاهى نداريد، و سوگند به خدا، رسول خدا (ص ) در آن روز، دوستى و ولايت على (ع ) را از مردم عهد گرفت ، تا اميد شما را از دستيابى به مقام رهبرى قطع كند، ولى شما رشته هاى پيوند خود با پيامبرتان را بريديد.

117 - نگاهى به چگونگى بيعت على (ع ) و حمايت فاطمه (س )

(فيلسوف محقق ، فيض كاشانى ) در كتاب علم اليقين از كتاب *((*التهاب نيران الاحزان *))* درباره چگونگى هجوم به خانه على (ع ) چنين نقل مى كند:

عمر، جمعى از بردگان آزاد شده و منافقان را به گرد خود آورد و با آنها به خانه على رهسپار شدند، ديدند در خانه بسته است ، فرياد زدند: *((*اى على (ع )! از خانه بيرون بيا، زيرا خليفه رسول خدا (ص ) تو را به حضور مى خواند*))*.

حضرت على (ع ) در را باز نكرد، آنها هيزم آوردند و كنار در خانه گذاشتند، و آتش آوردند تا در خانه را بسوزانند، عمر فرياد زد: *((*سوگند به خدا اگر در را باز نكنيد، خانه را به آتش مى كشم .*))* هنگامى كه فاطمه (س ) فهميد كه آنها مى خواهند خانه اش را به آتش ‍ بكشند، برخاست و در را گشود، جمعيت بى آنكه مهلت بدهند تا فاطمه (س ) خود را بپوشاند در را فشار دادند، فاطمه (س ) براى اين كه در برابر نگاه نامحرمان نباشد، به پشت در رفت ، عمر در را فشار داد، فاطمه (س ) بين فشار در و ديوار قرار گرفت ، سپس عمر و همراهان به خانه هجوم بردند، حضرت على (ع ) روى فرش خود نشسته بود، آن قوم آن حضرت را احاطه كردند و اطراف دامن و گريبانش را گرفتند و او را با اجبار به طرف مسجد بردند.

118 - اثبات فضيلت على (ع )

حضرت فاطمه (س ) در برابر يكى از افراد نادان مدينه فرمود:

مى دانيد على كيست ؟ على ، امامى ربانى و الهى ، و اندامى نورانى و مركز توجه همه عارفان و خداپرستان و فرزندى از خاندان پاكان ، گوينده به حق و روا، جايگاه اصلى محور امامت و پدر حسن و حسين گل پيامبر (ص ) و در بزرگ و سرور جوانان اهل بهشت است .(134)

119 - تازيانه زدن زهرا (س )

فاطمه (س ) به ميان جمعيت آمد و بين آنها و على (ع ) قرار گرفت ، و فرمود: *((*سوگند به خدا نمى گذارم پسر عمويم را از روى ظلم به سوى مسجد بكشيد، واى بر شما چقدر زود به خدا و رسولش خيانت نموديد، و به خانواده اش ستم كرديد، با اين كه رسول خدا (ص ) پيروى از ما و دوستى با ما را به شما سفارش كرده بود و فرموده بود كه در امور خاندان من تمسك كنيد، و خداوند فرمود:

قل لا اسئكم عليه اجرا الا المودة فى القربى .

*((*اى پيامبر! به مردم بگو از شما پاداش رسالت نمى خواهم جز اين كه با خويشان من دوستى نماييد*))*(135) روايت كننده مى گويد: اين گفتار فاطمه (س ) باعث شد كه بسيارى از مردم متفرق شدند، عمر با جمعى در آنجا ماندند، عمر به پسر عمويش قنفذ گفت : *((*با تازيانه فاطمه (س ) را بزن *))*.

قنفذ با تازيانه به پشت و پهلوى حضرت زهرا (س ) زد كه آثار آن در بدن زهرا (س ) پديدار شد و همين ضربت قوى ترين اثر را در سقط جنين آن حضرت نمود، كه پيامبر (ص ) آن جنين را *((*محسن *))* ناميده بود، آن قوم ، اميرمؤ منان على (ع ) را كشان كشان به سوى مسجد بردند، و در برابر ابوبكر قرار دادند، در همين هنگام فاطمه (س ) سراسيمه به مسجد آمد، تا على (ع ) را از دست آنها بگيرد و نجات دهد، ولى نتوانست ، از آنجا به

/ 185