188 - لعن كنندگان على (ع ) بدبختند
در زمان سلطنت امير تيمور گوركان ، جمعى از افراد ماوراء النهر كه از متعصبان و دشمنان على (ع ) بودند، مجلسى تشكيل داده و صورت مجلسى نوشتند، كه در آن آمده بود، دشمنى و كينه نسبت به على (ع ) بر هر فرد مسلمانى واجب است ، هر چند به مقدار جوى ، كينه داشته باشد، زيرا او به قتل عثمان ، فتوى داده است .آن نوشته را نزد امير تيمور فرستادند، تا او نيز آن را تاءييد كند، و مانند خلفاى بنى اميه ، دستور دهد كه خطباء و سخنرانان ، بالاى منبرها، نسبت به ساحت مقدس آن حضرت ، به بدگويى بپردازند.امير تيمور گفت : چون من مريد پير مرشد، *((*شيخ زين الدين نابتادى *))* هستم ، اين نوشته را نزد او مى فرستم و او هر چه راءى داد همان را پيروى مى كنم .آن نوشته را نزد او فرستاد، او پس از خواندن آن ، اين رباعى را در پشت آن نوشت :گر آن كه بود فوق سماء منزل تو و از كوثر اگر سرشته باشد گل تو گر مهر على نباشد اندر دل تو مسكين تو و سعى هاى بى حاصل تو(230)189 - اهانت به ساحت قدس على (ع )
بنى اميه به قدرى نسبت به على (ع ) دشمنى و كينه داشتند، كه در بالاى منبرها، به ساحت قدس او، جسارت كرده و او را سب و لعن مى كردند، و اين بدعت از ناحيه معاويه شروع شد و تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزيز (هشتمين خليفه اموى ) ادامه داشت (يعنى حدود بيش از شصت سال ).تا آن جا كه مى نويسند: در زمان خلافت عبدالملك (پنجمين خليفه اموى ) روزى يكى از علما، در مسجد دمشق ، موعظه مى كرد، ناگهان در وسط گفتارش ، مقدارى از فضايل على (ع ) را به زبان آورد.عبدالملك گفت : *((*عجبا هنوز مردم ، على (ع ) فراموش نكرده اند، دستور داد، زبان شاعر در اين مورد چه زيبا گفته :اعلى المنابر تعلنون بسبّه و بسيفه نصبت لكم اعوادها *((*بر فراز منبرها، آشكارا به على (ع ) ناسزا مى گويند، با اين كه چوب هاى اين منبر، يا شمشير و مجاهدت على (ع ) نصب گرديد و درست شد*))*.(231)190 - دشنام به على (ع ) به خاطر عدلش
وليد بن عقبه ، تا آخر عمر، با على (ع ) دشمنى كرد، و به آن حضرت ناسزا مى گفت : تا آنجا كه او در بستر مرگ ، به امام حسن (ع ) گفت : *((*در پيشگاه خدا از آن چه در رابطه با همه مردم بر گردنم هست ، توبه مى كنم ، جز در مورد پدر تو (على (ع *))* كه توبه نمى كنم *))*.امام حسن (ع ) (در موردى ) به او فرمود: *((*تو را از اين كه به على (ع ) ناسزا مى گويى ، سرزنش نمى كنم ، چرا كه آن حضرت تو را به خاطر شرابخوارى ، هشتاد تازيانه زد، و پدرت را به فرمان پيامبر (ص ) در جنگ بدر كشت ، و خداوند در آيات متعدد على (ع ) را مؤ من ، و تو را فاسق خواند*))*. (232)?