قرآن و فطرتِ مقابله به مثل مثبت - قاعده مقابله به مثل در حقوق بین الملل از دید اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاعده مقابله به مثل در حقوق بین الملل از دید اسلام - نسخه متنی

محمدحسین اسکندری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قرآن و فطرتِ مقابله به مثل مثبت

خداى متعال در آيات قرآن با صراحت بر فطرى بودن اين بعد از مقابله به مثل كه ما با تعبير مقابله به مثل با گرايش مثبت از آن ياد كرديم تأكيد كرده است و در يكى از آيات قرآن مى گويد: هَلْ جَزاءُ الإحْسانِ إلّا الإحْسانُ؛(1) مگر پاداش نيكى جز نيكى است؟

در اين آيه خداوند پرسشى را طرح كرده است كه پاسخ آن را از اعماق وجدان انسان طلب مى كند؛ يعنى خداوند انسان را به گونه اى آفريده است كه خود -بدون نياز به آموزش- فطرتاً قادر به پاسخ گويى آن خواهد بود.

در آيه ديگر مى فرمايد: قُلْ إنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِى يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْلَكُمْ ذُنُوبَكُم؛(2) بگواگر خدا را دوست مى داريد مرا پيروى كنيد تا خدا هم شما را دوست بدارد و از گناهانتان درگذرد.

آيه فوق با بيان ويژه خود، مقابله به مثل باگرايش مثبت را به عنوان يك گرايش اصيل فطرى پذيرفته و به مردم مى گويد: اگر خدا را دوست بداريد خدا هم شما را دوست خواهد داشت. اما بايد توجه داشت كه خدادوستى هم مانند هر چيز ديگر، آثار ويژه اى دارد كه وجود آن آثار ويژه، دليل بر وجود خدادوستى در دل انسان خواهد بود. اگر آن آثار وجود نداشته باشد، ادعاى خدادوستى شخص مدعى، ادعايى گزافه و دروغ است.

اثر خدا دوستى انسان -چنان كه در اين آيه آمده- آن است كه مدعى آن از پيامبر خدا پيروى كند؛ قوانين دينى را به كار بندد و در هر حال، مطيع خدا باشد.

چنان كه انسان دوستى خدا نيز از اين قاعده كلى، مستثنا نيست و بر وجود آن، آثارويژه اى مترتب مى شود كه از وجود آن آثار ويژه، محبت خدا نسبت به انسان شناخته خواهد شد. اثر انسان دوستى خداوند -چنان كه در آيه فوق آمده- همان است كه مى گويد: خدا گناهانتان را خواهد بخشيد.

حال؛ چرا خداوند مى گويد: مرا دوست داشته باشيد و پيروى كنيد تا شما را دوست بدارم و ببخشم؟ پاسخ اين است كه خداوند به اين وسيله مى خواهد انگيزه خدادوستى و دين دارى و اطاعت را در مردم تقويت و آنان را در مسير صحيح، تربيت كند.

سؤال: چگونه ممكن است اين سخن، چنين تأثيرى در مردم داشته باشد؟ مگر مردم چگونه اند كه تحت تأثير چنين سخنانى به خدا نزديك و به دين خدا پاى بند مى شوند؟

پاسخ: مقابله به مثل يك گرايش اصيل فطرى و يك محرك نيرومند است و خداوند با شناختى كه از انسان دارد، با توجه به اين گرايش فطرى با او از مقابله به مثل سخن مى گويد، تا وى را به راه صحيح بكشاند.

در آيه ديگر آمده است: فَاذْكُرُونِى أذْكُرْكُمْ؛(3) مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم. خداوند بدين منظور به انسان ها مى گويد: «مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم» تا از طريق گرايش فطرى انسان به مقابله به مثل او را وادار به خدادوستى و پيروى از دين كند. تمايلى كه در روان انسان و زندگى او، خواه ناخواه حضورى نيرومند دارد كه قادر است وى را به اين سو و آن سو بكشد و اخلاق و رفتار وى را تحت تأثير قرار دهد.

از آيات و توضيحات مذكور به اين نتيجه مى رسيم كه قرآن فطرى بودن گرايش انسان به مقابله به مثل را از قبل پذيرفته و به حضور اين نيروى اجرايى در اعماق جان انسان اذعان دارد. از اين رو با برانگيختن و هدايت آن در جهت صحيح، در طريق پرورش و تربيت انسان از وجود آن بهره مى گيرد. اگر قرآن، اعتقادى به فطرى بودن آن نمى داشت، استفاده از آن، در تربيت انسان، لغو و بى اثر بود و كار لغو از ساحت قدس خدا و قرآن دور است.

از آيات مذكور به ويژه آيه دوم استفاده مى شود كه فطرى بودن گرايش به مقابله به مثل تنها در مقابل احسان انسان هاى ديگر نيست؛ بلكه اعتقاد به توسعه اين گرايش فطرى را نسبت به هر منعم، اعمّ از انسان و غير انسان، اشعار مى دارد.

/ 93