در ميان آيات قرآن تنها به يك آيه برخورديم كه مقابله به مثل را به گونه اى وسيع مطرح كرده است كه -آن هم بنابر يك احتمال- شامل هر دو گرايش مثبت و منفى مى شود. آيات مطرح كننده مقابله به مثل به عنوان قاعده كلى را مى توان به دو دسته تقسيم نمود: يك دسته آياتى كه مقابله به مثل با گرايش منفى را مى توان به صورت يك قاعده كلّى از آنها استخراج كرد. دسته دوم آياتى كه مقابله به مثل با گرايش مثبت، به صورت يك قاعده كلّى از آنها استخراج مى شود كه مسلّماً اين دو گروه از آيات، مكمّل يك ديگرند و در تحديد و توضيح مفهوم يك ديگر نقش اساسى دارند.ما به بررسى اين دو گروه از آيات مى پردازيم و به بررسى گروه دلالت كننده بر قاعده كلّى مقابله به مثل با گرايش منفى مبادرت مى ورزيم.بايد بگوييم: آيات فراوانى از قرآن با تعابير گوناگون، مقابله به مثل با گرايش منفى را مطرح كرده اند كه تعداد زيادى از آنها بر مقابله به مثل به صورت يك قاعده كلّى دلالت دارند.همان طور كه گفتيم، در قرآن يك آيه داريم كه احتمالاً مى تواند دلالت كند بر مقابله به مثل در وسيع ترين سطح آن. با توجه به دلالت احتمالى اين آيه مى توان آياتى را كه دلالت بر مقابله به مثل دارد بر سه بخش جداگانه تقسيم كرد:1. آيه يا آياتى كه دلالت بر مقابله به مثل در وسيع ترين سطح آن دارند كه هم مقابله به مثل با گرايش منفى و هم مقابله به مثل با گرايش مثبت را در برمى گيرد.2. آياتى كه دلالت بر مقابله به مثل با گرايش منفى دارند و آن را به صورت يك قاعده كلّى در محدوده خاصّ خود مطرح مى كنند.3. آياتى كه دلالت بر مقابله به مثل با گرايش مثبت دارند و آن را به صورت يك قاعده كلّى در محدوده خاص خود مطرح مى كنند.اكنون به ترتيب فوق به بررسى آيات دلالت كننده بر مقابله به مثل مى پردازيم: