آياتى كه در ارتباط با مجموعه دين اسلام حكمى كرده كه مى تواند خط مشى مسلمين را در ارتباط با ملّت هاى ديگر روشن كند. مثل آيه هُوَ الَّذِى أَرسَلَ رَسُولَه بِالهُدى و دِينِ الحَقِّ لِيُظْهِرَه عَلَى الدِّينِ كُلِّه؛(27) او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين درست، فرستاد تا آن را بر همه اديان ديگر پيروز گرداند. اين آيه، در دو جاى ديگر به همين صورت تكرار شده: يكى در سوره فتح آيه 29، دوم در سوره صف آيه 9.نكاتى چند در اين آيات مى توانند در هدفى كه دنبال مى كنيم به ما كمك كنند:اوّل اين كه هدف مطرح در اين آيه براى رسالت پيامبر، نسبت به اهدافى كه در آيات قبل ذكر شد، جنبه ثانوى و فرعى تر دارد و به بحث اصلى ما نزديك تر مى شود. به اين معنا كه خداوند مى فرمايد: رسولش را فرستاده است تا دين حقّ را با همه آن اهداف اصلى و محتوايى كه در آيات گذشته به بعضشان اشاره كرديم، بر همه اديان ديگر پيروز گرداند.آنچه را كه قبلاً گفتيم، اهداف اصلى و مستقيم دين هستند و اين كه اين دين همراه با آن اهداف اصلى بر ديگر اديان پيروز شود هدف درجه دوّم است و به اصل حاكم بر روابط بين الملل نزديك تر مى شود.دوم آن كه اين آيه در هر سه مورد، همراه قرائنى است كه راه را روشن و اصل حاكم بر روابط بين الملل را تبيين مى كنند. در سوره توبه آيه 34 مى گويد: يا أَيُّها الَّذِينَ ءَامَنُوا إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونُ أَمْوالَ النَّاسِ بِالباطِلِ و يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الْذَّهَبَ و الْفِضَّةَ و لايُنْفِقُونَها فِى سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرهُمْ بِعَذابٍ أَلِيم؛(28)اى كسانى كه ايمان آورده ايد! بسيارى از دانشمندان يهود و راهبان، اموال مردم را ناروا مى خورند و [آنان را] از راه خدا باز مى دارند عذاب دردناك را به كسانى كه زر و سيم مى اندوزند و در راه خدا انفاق نمى كنند، مژده ده.پس هدف اصلى درجه دوم در اين آيه، پيروزى دين حق بر ديگر اديان است و اين مظهر رحمت خدا بر مردم است. دين را فرستاده و پيروز مى كند تا مردم همگى مشمول رحمت و عنايت خدا شوند.در اين بيان هيچ گونه آثار خشونت وجود ندارد؛ ولى در آيه بعد -كه در بالا آمد- اشاره اى هم به فلسفه خشونت و غضب مى كند كه در واقع، خود افراد يا ملّت ها، زمينه ساز آن هستند. يعنى كسانى هستند كه اموال مردم ر ا به باطل مى خورند؛ مردم را از راه خدا باز مى دارند و ازراه نامشروع ثروت اندوزى مى كنند و اين عمل، نوعى برخورد با دين خدا و اهداف اصلى و اساسى دين خدا است.در سوره فتح، آيه 29 دوّمين موردى كه آيه بالا تكرار شده به دنبال آن مى گويد: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ؛ محمد رسول خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سخت گير و با يك ديگر مهربانند. اين آيه، چنين توهّمى را برمى انگيزد كه شايد اصل حاكم بر روابط بين الملل -اگر ملاكِ مليّت را در اسلام و كفر خلاصه كنيم- خشونت و جنگ باشد؛ چون مى فرمايد: أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ. ولى بايد توجّه داشت كه آيات قبل اين آيه به خوبى نشان مى دهند كه اين خشونت صرفاً به خاطر كفر آنها نيست؛ بلكه عامل اساسى ترى هم در اينجا نقش دارد.آيات قبل، كفّار مورد نظر را كه خداوند با جمله أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ(29) توصيه به خشونت با آنها مى كند، معرفى فرموده. در سوره فتح آيه 22، با تعبير وَلَوْ قاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا...؛ در همين سوره آيه 25، با تعبير هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُمْ عَنِ المَسْجِدِ الْحَرامِ وَ الْهَدْىَ مَعكُوفاً أَن يَبْلُغَ مَحِلَّهُ؛ آنها بودند كه كفر ورزيدند و شما را از مسجدالحرام بازداشتند و نگذاشتند قربانى [شما] كه بازداشته شده بود به محلش برسد. نيز در آيه 26 با تعبير إِذْ جَعَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِى قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ؛ آنگاه كه كافران در دل هاى خود تعصّب [از نوع ] تعصّب جاهليّت قرار دادند. در آيه 27 با تعبير لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إن شاءَاللَّهُ ءَامِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤسَكُمْ وَ مُقَصِّرِينَ لاتَخافُونَ؛ شما بدون شك، به خواست خدا در حالى كه سرتراشيده وموى [و ناخن ] كوتاه كرده ايد، با خاطرى آسوده در مسجدالحرام در خواهيد آمد.آرى؛ خداوند با تعابير مختلف نشان داده است اين كفارى كه توصيه به خشم با آنها شده كفّارى بودند كه دشمن خونين مسلمانان بودند و آرامش آنان را سلب مى كردند. كفارى بودند داراى تعصّب جاهلى كه مسلمانان را مورد هجوم قرار مى دادند و از برپاداشتن مراسمشان باز مى داشتند.شايد تعبير أَرْسَلَ رَسُولَه بِالهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَه عَلَى الدِّينِ كُلِّه در مقابل همين كفار و در خطاب با همان ها به كار رفته؛ به قرينه آن كه در سوره توبه، دنبال آن جمله وَلَوْكَرِهَ المُشْرِكُونَ آمده و در سوره صف نيز قبلش اين آيه آمده است: يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَاللَّهِ بِأَفْواهِهِم وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْكَرِهَ الْكافِرُونَ؛ مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آن كه خدا -گرچه كافران را ناخوش افتد- نور خود را كامل خواهد كرد.