گونه هاى مقابله به مثل - قاعده مقابله به مثل در حقوق بین الملل از دید اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاعده مقابله به مثل در حقوق بین الملل از دید اسلام - نسخه متنی

محمدحسین اسکندری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گونه هاى مقابله به مثل

به تناسب اين كه «مثل» يك مفهوم تشكيك پذير است، مقابله به مثل مى تواند صورت هاى گوناگون داشته باشد. توضيح اين كه «مثل» گوياى وجود نوعى تشبيه در «مقابله به مثل» است كه بايد رفتار و برخوردى را با رفتار و برخورد طرف مقابل تشبيه كنيم. بنابراين با توجه به وجود تشبيه در «مقابله به مثل» - كه مى تواند وجه شبه هاى مختلفى داشته باشد - صورت هاى گوناگونى براى آن قابل ترسيم خواهد بود:

الف) ممكن است منظور از «مثل» عكس العملى باشد كه صرفاً در اصل لذت بخش بودن يا رنج آور بودن با عمل طرف مقابل، شباهت داشته باشد. در صنف و نوع شباهتى ندارد؛ بلكه شباهت آن در جنس عمل است. به ويژه در بعضى موارد، امكان مشابهت نوعى و صنفى وجود ندارد و امكان مقابله به مثل به مقابله به مثل جنسى منحصر خواهد بود.

به عنوان نمونه آيه فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ؛(13)
هركس بر شما تعدّى كرد، همان گونه كه بر شما تعدّى كرده بر او تعدّى كنيد. يكى از آياتى است كه مقابله به مثل را مطرح ساخته است البته فقط مقابله به مثل با گرايش منفى. بايد توجه داشته باشيم كه اين آيه در ضمن آيات قتال آمده و مربوط به تجاوزات جنگى خواهد بود و بديهى است كه در جنگ امكان رعايت مثل، تا اين حد نيست. پس اگر خداوند مقابله به مثل را تجويز مى كند يا فرمان مى دهد مسلماً مثل نوعى و صنفى منظور نيست؛ بلكه مثل در اصل تعدّى منظور خواهد بود. يعنى با دشمن برخوردى داشته باش كه همانند تجاوز او تلخ و رنج آور باشد.

ب) صورت ديگر مقابله به مثلِ نوعى و صنفى در بعد مثبت و در انجام دادن كارهاى مفيد ولذت بخش است كه ما از آن با عنوان مقابله به مثل باگرايش مثبت ياد مى كنيم.

مثلاً خداوند مى فرمايد: وَإذا حُيِّيْتُم بِتَحِيّةٍ فَحَيُّوْا بِأحْسَنَ مِنْها أو رُدُّوها؛(14) چون به شما درود گفته شد شما؛ بهتر از آن، درود گوييد يا همان را [در پاسخ ] برگردانيد.

ج) صورت سوم مقابله به مثل نيز داراى دو قيد است: قيد اول اين كه دو طرف مقابله نه تنها در جنس كه در نوع و صنف نيز شبيه هم باشند. قيد دوم اين است كه دو طرف مقابله، دو عمل رنج آور و دو كار تلخ باشد كه انسان ها از آن گريزانند و مى تواند جنبه بازدارندگى داشته باشد. چنان كه خداوند مى فرمايد: وَاِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوْا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ به.

يا مى فرمايد:

يا أَيُّها الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لايَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ البَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَما تُخْفِى صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنّا لَكُمُ الآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ
ها أَنْتُمْ أُوْلآءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ وَإِذا لَقُوكُمْ قالُوْا ءَامَنّا وَإِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها؛(15)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از غير خودتان [دوست و] هم راز مگيريد كه آنان از هيچ بدى در حق شما كوتاهى نمى كنند. رنج و عذاب شما را مى خواهند. دشمنى از سخنانشان آشكار است و آنچه در دل پنهان مى دارند بزرگ تر است. ما نشانه ها را برايتان گفتيم اگر بينديشيد. شماييد كه آنها را دوست داريد ولى آنها شما را دوست نمى دارند و شما به همه كتب [آسمانى ] ايمان داريد. هنگامى كه شما را ملاقات كنند گويند ايمان آورديم و چون [با هم ] خلوت كنند از شدت خشم بر شما انگشتان [خود را با دندان ] مى گزند. بگو از خشم بميريد كه خداوند به راز درون سينه ها داناست. اگر بر شما نيكى رسيد آنان را بد حال مى كند و اگر به شما گزندى رسد به آن شاد شوند.

به مؤمنين فرمان مى دهد كه از غير خود، دوست مگيريد و آنان را دوست نداشته باشيد كه آنان شما را دوست نمى دارند و كينه شما را به دل دارند. از لذت و تنعم و بهره مندى شما رنج مى برند و از اين كه در رنج و عذاب باشيد خوشحال مى شوند.

در هر حال آيه صريحاً فرمان مى دهد كه مقابله به مثل كنيد و شما هم آنها را دوست مگيريد؛ چنان كه آنان شما را دوست نمى دارند و دشمن شما هستند.

د) صورت چهارم، همان صورت سوم است به اضافه يك قيد ديگر. يعنى علاوه بر اين كه مقابله به مثل در نوع و صنف باشد و اين كه عمل و عكس العمل رنج آور باشد، قيد اضافى آن اين است كه كارى كه طرف اول عليه طرف دوم انجام داده است، داراى حرمت شرعى باشد و يك نوع قانون شكنى، تجاوز به حريم شرع و تعدّى به حقوق طرف دوم شمرده شود. خداوند مى فرمايد:

وَقاتِلُوا فى سَبِيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلونَكُم؛(16) در راه خدا با كسانى كه با شما مى جنگند، بجنگيد.

وَأَخْرِجُوهُم مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُم؛(17) همان گونه كه شما را بيرون راندند آنان را بيرون برانيد.

أَلَا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَهُمْ بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ؛(18)
چرا باكسانى كه قسم هاى خود را شكستند و تصميم بر بيرون راندن رسول خدا داشتند و آغازگر جنگ بودند، نمى جنگيد.

وَقاتِلُوا المُشْرِكِينَ كافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كافَّةً؛(19) همگى بامشركان بجنگيد؛ چنان كه آنان همگى باشما مى جنگند.

وَجَزآؤُا سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها؛(20) جزاى بدى مانند آن، بدى است.

/ 93