قاعده مقابله به مثل در حقوق بین الملل از دید اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
آيه ديگر درباره گرفتن اسير عبارت است از:يا أَيُّها النَّبِىُّ قُلْ لِمَنْ فِى أَيْدِيكُمْ مِنَ الأَسْرى إِن يَعْلَمِ اللَّهُ فِى قُلُوبِكُمْ خَيْراً يُؤْتِكُمْ خَيْراً مِمّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
وَإِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ فَقَدْ خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛(5)اى پيامبر! به آنان كه در دست هاى شما اسيرند بگو اگر خدا در دل هاى شما خيرى ببيند، چيزى بهتر و گران بهاتر از آنچه از شما گرفته است به شما خواهد داد و شما را مى بخشد و خداوند بسيار بخشنده و مهربان است. اگر اراده دارند به تو خيانت كنند پس آنان در گذشته به خدا هم خيانت كردند و باعث شدند كه تو را بر آنان تسلط و قدرت بخشد. همه اينها از روى علم و حكمت انجام شده است.در مورد إن يَعْلَمِ اللَّهُ فِى قُلُوبِكُمْ خَيْراً گفته اند: منظور از «خير» اخلاص، ايمان، رغبت در ايمان، تصديق و صحت نيّت و ياكنايه از ايمان و پيروى از حق است.آنچه گفتيم، تعابير مختلفى براى تبيين كلمه «خير» است؛ ولى «خير» مفهومى عام دارد و در اينجا منظور اين است كه داراى قلبى سالم و انعطاف پذير باشند و از پذيرش حق ابا نداشته باشند. كينه پيامبر و مسلمين را در دل نداشته، به مسلمانان و پيامبر اسلام نزديك شوند؛ خيرانديش، نيك سيرت و حق طلب باشند؛ متعصب و لجوج نباشند؛ دلهايشان - به تعبير قرآن - كَالحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً نباشد كه هيچ فكر درست و سخن حقى در آن نفوذ نكند و اصولاً نتوانند به پيامبر و مسلمانان نزديك شوند و سخن آنان را بشنوند. اين حالات، واسطه يك تبادل جالب خواهد شد و باعث مى شود كه خداوند در مقابل آنچه از آنان گرفته شد، چيز بهترى به آنان بدهد.در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه چه چيز از آنها گرفته شده؟ چيز بهترى كه به آنان داده مى شود چيست؟ در اين زمينه، چند پاسخ داده شده:1. گفته اند: منظور از چيزى كه از آنان گرفته شده، فديه است. اين ديدگاه از دو جهت قابل خدشه است:يكى آن كه مااُخِذَمِنْكُمْ از جهت مفهوم، عام است و شامل هر چيزى كه از آنان گرفته شده مى شود و از جهت مصداق نيز چيزهاى مختلف و زيادى از آنان گرفته شده است. اسب و شمشير و شتر و آنچه را كه به همراه داشته اند از آنها گرفته شده و نه تنها آنچه كه به همراه داشته اند؛ بلكه خودشان هم اسيرند و نمى توانند با افكار واعمال دل خواه و عقايد و ارزش هاى شرك آلود خود آزادانه تصميم بگيرند. بنابراين، منحصر ساختن ماأخذ منكم و حمل آن بر فديه بعيد به نظر مى رسد.