قاعده مقابله به مثل در حقوق بین الملل از دید اسلام نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

قاعده مقابله به مثل در حقوق بین الملل از دید اسلام - نسخه متنی

محمدحسین اسکندری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ديگر آن كه خود آيه با تعبير يا أَيُّهاالنَّبِىُّ قُلْ لِمَنْ فِى أَيْدِيكُمْ مِنَ الأَسْرى دلالت دارد بر اين كه آنان هنوز اسير و در دست مسلمين و تحت تسلط آنها هستند و فديه اى از ايشان گرفته نشده است؛ زيرا اگر فديه اى از آنان گرفته شده بود آزاد شده بودند و تعبير لِمَنْ فِى أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَى چندان مناسب نبود.

به هرحال، اگر منظور اسرايى است كه در دست مسلمانان هستند و مسلمانان بر ايشان سلطه كامل دارند، معنايش اين است كه تاكنون از آنان فديه اى گرفته نشده و در آينده هم با توجه به آيه فَإِمّا مَنّاً بَعْدُ وَإِمّا فِداءً معلوم نيست از آنان فديه اى گرفته شود؛ شايد بر آنان منت نهند و بدون فديه آزادشان كنند. از سوى ديگر بر فرض كه فديه هم در آينده بگيرند آيا ماأخذ منه كه ماضى مجهول است و نظر به گذشته دارد، بر آن تطبيق مى كند و يا اين كه تعبير مناسب، ما يؤخذ منه است نه ما أخذ منه.

ممكن است گفته شود: جمله فَكُلُوا مِمّا غَنِمْتُمْ حَلالاً طَيِّباً دلالت دارد بر اين كه فديه را گرفته اند امّا غنيمت، اعمّ از فديه است و در اينجا اگر نظر نه زمان داشته باشد غنيمت هايى را شامل مى شود كه تاكنون گرفته اند.

2. در جمله يُؤْتِكُمْ خَيْراً مِمّا أُخِذَ مِنْكُمْ كلمه «خير» صفت تفضيل است و با كلمه «خير» در جمله إن يَعْلَمِ اللَّهُ فِى قُلُوبِكُمْ خَيْراً از جهت مفهوم فرق مى كند.

از جهت مصداق، بعضى از مفسرين گفته اند: منظور از چيز بهترى كه به آنها داده مى شود، بصيرت در دين خدا و حسن نيت در امر خداست. بعضى ديگر گفته اند: در برابر گرفتن فديه، آنان را آزاد مى كند؛ ولى نه هر كسى را؛ زيرا اگر اسلام نمى آوردند رهاشان نمى كردند. بعضى ديگر گفته اند: منظور، هدايت و مال است. از آنها اموالى گرفته شده كه خداوند بعد از ايمانشان به آنها اموالى خواهد داد. آزادى كفرآميز از آنها گرفته شده، خدا بعد از ايمان، آزادى خداپسند در ايمان را به آنها خواهد داد و كمترين خير آن است كه ديگر، با مسلمين سرجنگ نداشته باشند. در اين صورت هر چند كافرند مهمان مسلمانان خواهند بود.

در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه با چنين بشارتى به خير كه خدا به اسرا داده است، چگونه مى شود حكم به كشتن آنها داد؟

به نظر مى رسد اين جمله، چون در برابر وَإِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ قرار دارد، مى توان معنى اين جمله را از آن به دست آورد؛ يعنى اگر قصد خيانت و سرجنگ با تو را دارند و در دلشان هنوز كينه، عداوت و تعصب جاهلى هست، خدا قبلاً تو را بر آنان مسلط ساخت و اكنون كه اسير و در دست تو هستند بيش از گذشته مى تواند تو را بر آنان مسلط سازد؛ ولى اگر در دل رأفت و رحمت دارند و سرجنگ و خشونت با مسلمانان را ندارند بلكه نور فطرى هدايت و قلب سليم دارند طبيعى است كه خداوند نيز به آنان خير خواهد داد. احترامشان محفوظ، جانشان در امان و از اسارت رها مى شوند. هر چه خير در دل آنان بيشتر باشد، خداوند هم خير بيشترى به آنان اعطا خواهد كرد؛ تا آنجا كه نور حق و هدايت در دلشان بتابد؛ اسلام را بپذيرند؛ به خدا و پيغمبر ايمان بياورند و در پرتو نور پرفروغ ولايت الهى قرار گيرند و تا هرجا كه استعداد و قابليت داشته باشند در مراحل تكامل و تعالى پيش بروند.

/ 93