پيشگفتار - آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع) - نسخه متنی

محمد فاضل لنکرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيشگفتار

مختصر آشنايى با زندگى مولف

آيت الله حاج شيخ محمد فاضل موحدى لنكرانى "قفقازى" كه امروز از نام آورترين مردان علم و ايمان و عمل و از مدرسين بزرگوار و نام آور حوزه ى علميه ى قم مى باشد، به سال 1310 ديده به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت آيت الله فاضل لنكرانى نه تنها يك روحانى جليل القدر، كه اساسا از محترم ترين بزرگان و اساتيد حوزه ى علميه ى قم به شمار مى رفت. آن بزرگمرد كه از مهاجرين قفقاز بود و سالها در مشهد مقدس و حوزه ى علميه ى زنجان به تحصيل و تدريس اشتغال داشت، يك سال بعد از تاسيس حوزه ى علميه ى قم- به دست تواناى حضرت آيت الله حاج عبدالكريم حائرى يزدى رحمه الله عليه- وارد قم و حوزه ى علميه ى مقدسه ى آن گرديد. در همان آوان با يكى از خاندانهاى اصيل وصلت كرد و از اين وصلت، فرزندانى نيكوتبار به وجود آمدند و بدينسان، استاد عزيز ما، آيت الله حاج شيخ محمد فاضل موحدى لنكرانى، كه چهارمين فرزند چنان خاندانى و تنها فرزند روحانى چنان پدرى است، در خانواده ى علم و تقوى و روحانيت تولد يافت.

استاد از همان سالهاى كودكى، كه سخت تحت تاثير جاذبه و معنويت پدر قرار گرفته بود، دلباخته ى راه او شد و در آن عوالم پاك و بى آلايش كودكى تصميم گرفت روش زندگى پدر را سرمشق خود قرار دهد و به عالم روحانيت بپيوندند.

به محض آنكه دوره ى شش ساله ى تحصيل ابتدايى را به پايان برد، با آنكه در رشته ى تحصيلات جديد رشد و توفيق بسيار به دست آورده و هوش و استعداد فراوان بروز داده بود، يكباره از ادامه ى تحصيل در مدارس جديد چشم پوشيد و به جامعه ى طلاب علوم دينى پيوست.

در آن زمان درست 13 سال از عمرش مى گذشت، اما يك دنيا شور و علاقه به راهى كه در پيش گرفته بود، در دلش شعله مى كشيد. علاوه بر تمام جاذبه هايى كه دنياى ساده و بى آلايش و در عين حال سرشار از عمق و معنويت طلبگى برايش به همراه داشت، عامل ديگرى نيز كه دست سرنوشت در كنارش قرار داد و باعث شد تا نوجوان پرشور، راه خود را با عشق و علاقه ى بيشترى ادامه دهد، آن بود كه يكى از دوستان بسيار عزيز دوران تحصيلات ابتدايى كه با او سابقه ى دوستى و ارتباط معنوى و عاطفى داشت- مرحوم آيت الله حاج سيد مصطفى خمينى فرزند ارشد امام امت- در اينجا نيز درست در كنار او قرار گرفت و آنها به عنوان دو رفيق شفيق و دو همراه و همقدم عزيز، اين راه صعب و طولانى و در عين حال شيرين و دل انگيز را با هم ادامه دادند. به قول خود استاد: 'وجود اين دوست عزيز در شدت علاقه ى ما به راهى كه در پيش گرفته بوديم، نقش مهمى داشت. و از همان اوان به كمك يكديگر و به عنوان دو هم مباحثه مشغول تحصيل شديم'.

از آنجا كه عشق، راهنماى استاد و شور و علاقه، چراغ راهش بود، تحصيلات دينيش با سرعتى بسيار پيش مى رفت، به طوريكه دوره هاى ادبيات و سطوح را كه معمولا طلاب ديگر در 8 يا 9 سال به پايان مى بردند، وى تنها در مدت 6 سال گذرانيد، از اين رو هنگامى كه درست 19 سال از سنين عمر را پشت سر نهاده بود، وارد آخرين مرحله ى تحصيلات حوزه اى "درس خارج" گرديد.

وقتى اين جوان 19 ساله در درس خارج، آن هم درس خارج مرحوم آيت الله العظمى بروجردى كه بسيار سنگين و در سطح بالايى بود،
شركت مى كرد، مى توان گفت كه جوان ترين شاگرد آن جلسات بود، از اين رو قيافه ى جوان او در ميان سايرين سخت جلب توجه مى كرد، به طوريكه چه بسا كسانى هم بودند كه به خاطر همين سن و سال كم، تصور مى كردند شايد او اصلا قادر به درك و فهم مطالب مطروحه در آن جلسات نباشد. اما چنين تصورى نمى توانست جز يك اتهام پوچ و واهى چيز ديگرى باشد، اما چنين تصورى نمى توانست جز يك اتهام پوچ و واهى چيز ديگرى باشد، به ويژه آنكه استاد عزيز امروز و طلبه ى جوان و پرشور آن روز، هر درسى را كه در محضر آيت الله بروجردى مطرح مى شد، همان روز به زبان عربى مى نوشت و اين نشان مى داد كه نه تنها درس را درك كرده بلكه به مفاهيم آن تسلط و احاطه هم پيدا نموده است، بطوريكه چندى بعد، روزى كه مرحوم آيت الله بروجردى در منزل پدرى استاد، همان نوشته ها را ملاحظه كرده بودند، خطاب به پدر بزرگوار آيت الله فاضل فرموده بودند: هيچ فكر نمى كردم كه وى با اين سن و سال اندك بتواند به اين خوبى به تمام رموز و خصوصيات درسها آشنا باشد و مخصوصا آنها را در قالب عباراتى جالب توجه از نظر تفهيم و تفهم و آن هم به زبان عربى به رشته ى تحرير درآورد.

در همان ايام بود كه امام امت و رهبر كبير انقلاب اسلامى، تدريس يك دوره علم اصول را آغاز كردند و شيفتگان فراوانى گرد شمع وجود ايشان جمع شدند تا از محضر گرانبار ايشان فيض برگيرند. يكى از پرشورترين آن افراد نيز آيت الله فاضل موحدى لنكرانى بود. استاد، آن روزها ضمن شركت در درس مرحوم آيت الله بروجردى، در جلسات فيض بخش امام امت نيز شركت مى كرد و بدينسان يك دوره اصول كامل از مباحث الفاظ و مباحث عقليه را در محضر امام امت گذرانيد كه حدود هفت سال به طول انجاميد. همچنين امام امت، در كنار درس اصول، يك دوره درس فقه هم از كتاب طهارت آغاز كردند كه از همان نخستين روز، استاد در آن جلسات نيز شركت مى جست و درس فقه امام امت را نيز با دقت و هوشيارى و تيزبينى خاص خود ضبط و ثبت مى كرد، به طوريكه حاصل اين نوشته ها به چند جلد كتاب بالغ مى شد.

بدينگونه استاد كه عمر پرثمرش را در راه تحصيل علم و تدريس آموخته ها و اندوخته هاى خود گذرانيده است، در سالهاى جوانى حدود
11 سال در درس مرحوم آيت الله بروجردى و حدود 9 سال نيز مجموعا در درسهاى فقه و اصول امام امت شركت داشت و از آن خرمنهاى پرفيض، دامن دامن توشه برمى چيد...

از اينها گذشته، استاد كه عشق علم و آموزش تمام زندگيش را سرشار كرده بود، در كنار درسهاى فقه و اصول، چند سال از عمر پرثمرش را نيز در درسهاى فلسفه و حكمت گذرانيد. در اين رشته استاد او، بزرگمرد تفسير، استاد كم نظير، مرحوم علامه ى طباطبايى بود كه وى در محضر پربارش طى سالها، قسمتى از مباحث منظومه ى سبزوارى و سپس كتاب اسفار ملاصدراى شيرازى را تعليم گرفت. البته در كنار همه ى اينها در مباحث ديگرى چون بحثهاى مسائل عقيدتى و نيز مباحثى از درس اخلاق شركت مى كرد و از استادان ديگرى هم به طور پراكنده بهره گيرى و كسب فيض مى نمود.

استاد براساس هوش سرشار و كم نظيرى كه داشت بسيار زود و بسرعت به درجه ى اجتهاد رسيد. پس از آن همه تحصيل علوم و معارف اسلامى، به ويژه پس از 11 سال تعليم مداوم در محضر درس آيت الله بروجردى و 9 سال شركت عاشقانه در محضر دانشمند آفرين و مكتب انسانساز درسهاى امام امت، وقتى هنوز جوانى 30 ساله بود ديگر به تقليد نياز نداشت، از اينرو اگر در زمان حيات آيت الله بروجردى و سالهاى مرجعيت آن بزرگوار به تقليد از ايشان مى پرداخت، پس از وفات آن پيشواى جهان تشيع، ديگر به استنباط خود متكى شد و غوامض امور و رموز مسائل دينى و مذهبى را به اجتهاد خويش از پيش پاى برداشت.

نكته اى ديگر كه در زندگى استاد جلب توجه مى كند، اين است كه از نخستين سالهاى جوانى، همواره تحصيل و تدريس به موازات يكديگر در زندگيش جريان داشته است: وى در سالهاى دوم يا سوم تحصيل يعنى در حدود 16 -15 سالگى، ضمن آنكه خود به عنوان شاگردى مشتاق و جوينده در محضر درس بزرگان حاضر مى شد، در عين حال به موازات آن به عنوان مدرسى پرشور و پوينده، جلسات درس تشكيل مى داد و به تعليم گروههايى از طالبان علم مى پرداخت.

جلسات درس استاد، از آغاز، جلساتى گرم و شوق انگيز بود و عده ى
زيادى از رهروان طريق علم و ايمان، در آن جلسات شركت مى كردند و جالب آنكه غالبا در اين جلسات، كسانى سراپا گوش به درسهايش دل مى سپردند كه همگى از لحاظ سن و سال بزرگتر از استاد خود بودند، استادى بسيار جوان كه وقتى در برابر شاگردانش ظاهر مى شد، براى تماشاگرى كه از دور شاهد صحنه بود، باوركردنى به نظر نمى رسيد كه اين دانشمند جوان، آنهمه افراد سالمندتر از خود را تعليم مى دهد و از گوهرهاى نهفته در سينه ى آتش آلودش به آنان بهره مى رساند. در آن سالهاى 16 -15 سالگى عده ى شاگردانش غالبا به 80 -70 نفر مى رسيد و هنگامى كه به 19 سالگى رسيد، ديگر جلسات درسش آنقدر گسترش يافته بود كه بيشتر اوقات صدها نفر در محضر درس وى حاضر مى شدند، تا جايى كه وقتى به تدريس 'كفايه الاصول' "آخرين كتاب سطح عالى و دشوارترين كتاب آن دوره" پرداخت، قريب 700 -600 نفر پاى درسش مى نشستند و چون مطالب آن جلسات بر روى نوار ضبط مى شد، هنوز هم آن نوارها مورد مراجعه ى طلاب جوان و كفايه خوان است. و بالاخره هم اكنون قريب 13 سال است كه استاد، به تدريس خارج اشتغال دارد و گروه كثيرى از فضلا كه غالبا مردانى عالم و آگاه و داراى تحقيقات و تاليفات هستند و به نوبه ى خود به تدريس عده ى زيادى اشتغال دارند، در جلسات درس خارج استاد شركت مى كنند و از چشمه ى جوشان علوم و فضايل وى سيراب مى گردند.

/ 107