درباره ى متن حاضر
پس از انقلاب شكوهمند اسلاميمان، استاد كه پيشاپيش حركتهاى انقلابى مردم قرار داشتند و نياز شديد جامعه ى انقلابى را به فرهنگ اصيل اسلامى احساس مى كردند، در كنار ديگر درسهاى حوزه اى خود،در دفتر تبليغات اسلامى قم براى عده اى از شاگردان مكتب امام صادق عليه السلام و روحانيون حوزه ى علميه، درس نهج البلاغه ى على عليه السلام را آغاز كردند. در اين درس، موضوعى كه توسط استاد انتخاب گرديده فرمان على عليه السلام به مالك اشتر نخعى است. اين درسها توسط دفتر تبليغات اسلامى از نوار پياده شده و سپس در جزوه اى تكثير و در اختيار طلاب حوزه ى علميه قرار مى گرفت. اينجانب مصمم شدم براى بهره گيرى خود و طالبان مشتاق، جزوه هاى درس استاد را جمع آورى و تدوين و به صورت كتاب منتشر سازم و آن را در دسترس همگان قرار دهم. نكته اى كه حتما بايد بدان اشاره كرد اين است كه من در پياده كردن اين مباحث، با اتكا به آنچه از محضر خود استاد آموخته ام به خود اجازه داده ام كه در شكل بيان و لحن اين مباحث، تصرفى بسيار ناچيز و اندك روا دارم، به اين معنى كه به قصد همگانى تر ساختن فوايد اين بحثها، از قالب و قالب مرسوم و رايج بيان استفاده كرده ام و از اين رو، بدون آنكه به متن اصلى بحثها خللى وارد آيد، كوشيده امت تا لحن درس و بحث را هر جا كه صورت محاوره اى و گفتارى داشته است، به صورت لحن كتابى و بيان نوشتارى درآورم. با اين حال، صميمانه اعتراف مى كنم كه در سراسر اين كتاب، آنچه از محاسن و فوايد و امتيازات ملاحظه شود، از بركات علم و دانش استاد است و آنچه نقص و قصور و كمبود وجود داشته باشد، مربوط به من و از بى بضاعتى علمى من است.
حسين كريمى