برترى نيروهاى حزب الله
گفتيم كه على عليه السلام مالك را مطمئن مى سازد كه با طرد نيروهاى فاسد رژيم سابق، كارها مختل نشده و فضاى ادارى كشور از همكاران صالح متخصص و مومن خالى نخواهد شد و نيروهاى متخصص متعهد به سهولت و آسانى جايگزين عناصر فاسد خواهند شد. مولا در دنباله ى كلام، امتياز و برترى نيروهاىحزب الله در مقايسه با نيروهاى طاغوتى را چنين بيان مى كند:
اولئك اخف عليك موونه و احسن لك معونه و احنى عليك عطفا و اقل لغيرك الفا، فاتخذ اولئك خاصه لخلواتك و حفلتك.
اينان "نيروهاى حزب الله" هزينه شان بر تو سبكتر، همكاريشان با تو بهتر، محبتشان نسبت به تو بيشتر و انس و الفتشان با بيگانگان كمتر است. بنابراين ، آنها "حزب الله" را از نزديكان و رازداران خويش قرار ده.
برگزيده ها
گفته شد كه طرد نيروهاى رژيم سابق و جذب عناصر حزب الله از وظايف حاكم اسلامى است. مى دانيم كه عناصر حزب الله، هر چند از نيروهاى رژيم فاسد برتر و بهترند، ولى همه يكسان و از 'تعهد' و 'تعبد' كافى و به طور يكسان برخوردار نيستند. اين است كه در ديدگاه على عليه السلام نيروهاى حزب الله نيز بايستى با ضوابط و معيارهاى مشخصى - كه در جملات حضرتش خواهيم خواند - تصفيه و هر يك به اندازه ى ظرفيت و تعهد و تعبدشان 'جذب' و 'دفع' شوند تا زمينه ى رشد نابجاى نالايقان و منزوى شدن لايقها فراهم نگردد:ثم ليكن آثرهم عندك اقولهم بمر الحق لك و اقلهم مساعده فيما يكون منك مما كره الله لاوليائه، واقعا ذلك من هواك حيث وقع.
و الصق باهل الورع و الصدق، ثم رضهم على ان لا يطروك و لا يبجحوك بباطل لم تفعله، فان كثره الاطراء تحدث الزهو و تدنى من العزه.
پس "از ميان نيروهاى حزب الله" افرادى را كه در گفتن حق از همه صريح تر و در مساعدت و همراهى نسبت به آنچه خداوند براى اوليائش دوست نمى دارد، كمتر به تو كمك مى كنند، مقدم دار، خواه موافق ميل تو باشند يا نه.
خود را به اهل ورع و صدق و راستى بچسبان و آنان را طورى تربيت كن كه
ستايش بى حد از تو نكنند و تو را نسبت به اعمال نادرستى كه انجام نداده اى، تمجيد ننمايند، زيرا ستايش بيش از حد، خودپسندى مى آورد "انسان را" به غرور نزديك مى سازد.
به راستى اگر اين سخنان مولا به كار گرفته شود، آيا در جذب و دفع نيروها روابط حاكم بر ضوابط خواهد شد و آيا پديده هاى زشت تملق و تظاهر و خوش خدمتيهاى رياكارانه زمينه ى رشد پيدا مى كنند؟ و آيا منافقان و دروغگويان، چاپلوسان، رياكاران و بله قربان گويان به كارهاى كليدى دست مى يابند و نيروهاى متعهد پاك منزوى مى شوند؟ قطعا نه.
در اين حكومت، چون محور قضاوتها و ارزيابيها رضايت الله است نه خشنودى حاكم و والى، كارمندى مورد اعتماد واقع خواهد شد كه با صراحت كامل سخن حق را بگويد، هر چند تلخ و ناگوار باشد. كارمندى پيشرفت مى كند كه از صراحت و صداقت و پاكى بيشترى برخوردار باشد نه آن كسى كه متملق، چاپلوس، رياكار، متظاهر و بله قربان گو است، زيرا وظيفه ى حاكم جستجوى پاكان و نزديك شدن به راستگويان و صراحت پيشگان است.