استقرار حكومت با سفاكى و خونريزى ممكن نيست - آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع) - نسخه متنی

محمد فاضل لنکرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

استقرار حكومت با سفاكى و خونريزى ممكن نيست

اسلام على رغم حكومتهاى شرق و غرب استقرار حكومت را با سفاكى و خونريزى ممكن نمى داند و معتقد است خونريزى پايه هاى حكومت را متزلزل مى كند و باعث انتقال حكومت به ديگرى مى گردد.

اين بينش حاكى از اعتقاد راسخ اسلام به كرامت انسان است. اسلام براى يك فرد از انسان آنچنان كرامتى قائل است كه كشتن يك فرد را در حكم كشتن همه ى انسانها و احياى يك فرد را در حكم احياى همه ى انسانها مى داند. قرآن در همين زمينه مى فرمايد:

من قتل نفسا بغير نفس او فساد فى الارض فكانما قتل الناس جميعا و من احياها فكانما احيا الناس جميعا.
هر كه كسى را جز به قصاص يا فسادى كه در زمين كرده، بكشد، مانند اين است كه همه ى مردم را كشته و هر كه كسى را زنده بدارد، چنان است كه تمام مردم را حيات بخشيده است. [ سوره ى مائده، آيه ى 32. ]

سر بيان قرآن كريم در اين موضوع نهفته است كه كسى كه بدون علت حاضر مى شود با كشتن يك انسان به حيات او خاتمه دهد، در حقيقت با تحقق و پديد آمدن انسان و انسانيت مخالف است و چشم ديدن هيچيك از انسانها را ندارد و مى خواهد اساسا انسانى در پهنه ى زمين وجود نداشته باشد، زيرا مثلا كشتن زيد يا عمرو فرقى نمى كند. آنكس كه بى جهت به كشتن زيد اقدام مى كند، از ريختن خون عمرو نيز ابايى ندارد و اگر بتواند همه ى انسانها را به خاك و خون خواهد كشيد. همين بيان قرآن به گونه اى ديگر در كلام قرآن ناطق على بن ابى طالب عليه السلام نيز تبلور يافته است:

اياك و الدماء و سفكها بغير حلها، فانه ليس شى ء ادعى لنقمه و لا اعظم لتبعه و لا احرى بزوال نعمه و انقطاع مده، من سفك الدماء بغير حقها، و الله سبحانه مبتدى بالحكم بين العباد فيما تسافكوا من الدماء يوم القيامه، فلا تقوين سلطانك بسفك دم حرام، فان ذلك مما يضعفه و يوهنه، بل يزيله و ينقله.

و لا عذر لك عندالله و لا عندى فى قتل العمد، لان فيه قود البدن و ان ابتليت بخطا و افرط عليك سوطك او سيفك او يدك بالعقوبه، فان فى الوكزه فما فوقها مقتله، فلا تطمحن بك نخوه سلطانك عن ان تودى الى اولياء المقتول حقهم .

از خونريزى ناحق دورى كن، زيرا هيچ چيز بدتر از خونريزى ناحق خشم و غضب خداوند، را برنمى انگيزد و نعمت "الهى" را از كف بيرون نمى برد و عمر را كوتاه نمى كند. و خداوند در روز قيامت به اول چيزى كه رسيدگى مى كند، قتل نفس است. پس برقرارى حكومتت را با ريختن خون حرام استوار مكن، زيرا ريختن خون حرام از امورى است كه حكومت را ضعيف و سست مى گرداند، بلكه آن را از بين مى برد و به ديگرى منتقل مى كند.

تو درباره ى قتل عمد در درگاه خداوند و نزد من عذر و بهانه اى ندارى، زيرا كيفر آن قتل است، اما اگر مرتكب خطايى شدى و تازيانه ات، يا شمشيرت و يا دستت برخلاف نيست و اراده ات در شكنجه دادن زياده روى كرد، چون مشت زدن و بالاتر از آن هم كشتنى است، در اين صورت غرور بر تو غلبه نكند و از اداى خونبهاى مقتول به ورثه ى او سرباز نزنى.

از اين بيان مولا، دو نكته ى اساسى روشن مى شود:

1. از ديدگاه على عليه السلام بزرگترين اثر وضعى خونريزى ناحق، زوال قدرت و از بين رفتن دولت و حكومت است. تاريخ ستمشاهى منحوس دودمان پهلوى، بهترين گواه اين بينش علوى است و همه ى امت اسلامى ايران مشاهده كردند كه چگونه دودمان كثيف پهلوى به واسطه ى خونريزيها و خونخواريها به



/ 107