ارزش و اهميت مصر هر روز آشكارتر مى شد - آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع) - نسخه متنی

محمد فاضل لنکرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



ارزش و اهميت مصر هر روز آشكارتر مى شد

پس از فتح مجدد اسكندريه، رفته رفته تمام سرزمين پهناور و پرنعمت مصر به دست مسلمين افتاد، ولى نكته ى حائز اهميت اين است كه تقريبا تمام نواحى مصر، به آسانى و بدون مقاومت عمده و دشوارى تسليم مسلمانان مى گرديد و گفته مى شد كه ظاهرا اختلافات و كشمكشهاى مذهبى كه بين يعقوبيان مصر و ملكانيان بيزانس وجود داشت و سالهاى سال باعث جنگ و كشتار و ايذاء و آزار شده بود، در اين تسليمهاى آسان و بدون مقاومت و پيشرفتهاى سريع مسلمين، نقش بزرگى داشت.

پس از فتح كامل مصر، از طريق مرزها و راههاى آن در مدتى كوتاه مسلمين پيشرفتهاى زيادى در مناطق و نواحى ديگر كردند، به ويژه از سمت مغرب،
فتوحات خود را گسترش چشمگيرى دادند و تا سرزمين ليبى و سپس تا اندلس هم پيش رفتند.

بدين ترتيب، ارزش و اهميت سرزمين مصر، هر روز بيش از پيش براى مسلمين آشكار مى شد، چرا كه از آن پس، تقريبا تمام ولايات روم و سرزمينهاى تابع حكومت بيزانس كه در مغرب مصر قرار داشت، بدون دفاع مانده و فتح آنها براى مسلمانان، هم آسان و هم ضرورى شده بود.

مسلمين در سال 32 قمرى راه ناحيه ى 'بنتاپوليس' را پيش گرفتند و 'برقه' را به اطاعت درآوردند و سپس قبايل بربر را در طرابلس و از جمله قبيله ى 'لواته' را مطيع خود ساختند. همچنين چندى بعد، 'عبدالله بن ابى سرح' كه جانشين عمروعاص و والى مصر شده بود، در سرزمين طرابلس آنقدر پيش رفت كه قسمت مه از آفريقا به اطاعت مسلمين درآمد و 'كارتاژ' پايتخت آن، ضمن پيمانى پرداخت جزيه به مسلمين را گردن گرفت. [ تاريخ عرب: ص 215. ]

بدينگونه موقعيت مصر براى جهان اسلام، موقعيتى ارزنده بود و دقت و توجه درباره ى اوضاع و احوال آن سرزمين و مردمش را الزام آور مى ساخت. اما با اين همه، در زمان خليفه ى سوم كه همه ى كارها به اهمال و بى توجهى برگزار مى شد، در مورد مصر نيز بى توجهيهاى فراوانى صورت گرفت و هر روز خشم مردم آنجا را شعله ورتر ساخت، بخصوص كه عثمان، شخصى همچون عبدالله بن ابى سرح را به عنوان والى مصر مامور آنجا كرده بود كه در كار مردم هرگونه ناروايى را روا مى داشت، زيرا اساسا او شخصى ناموجه و نابكار بود كه مورد خشم رسول الله صلى الله عليه و آله قرار داشت و جزو ده نفرى بود كه در روز فتح مكه، آن حضرت خونشان را هدر كرده بود. [ تاريخ يعقوبى: ج 2، بخش خلافت عثمان. ] با اين حال، عثمان او را به سرزمين حساسى مانند مصر فرستاد و دستش را بازگذاشت تا با مردم هر چه خواهد انجام دهد، ولى سرانجام 'محمد بن حذيفه'، كه از مخالفان عثمان و محرك اصلى مصريان در قتل عثمان بود، عبدالله بن ابى سرح را از مصر بيرون كرد و قصد داشت خود به
جاى وى حكومت مصر را به دست گيرد. لذا پس از اخراج عبدالله، به مسجد رفت و پيشاپيش مردم نماز خواند و خود را والى مصر معرفى كرد.

/ 107