عهدنامه ى مالك اشتر - آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع) - نسخه متنی

محمد فاضل لنکرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عهدنامه ى مالك اشتر

يكى از فصول درخشان نهج البلاغه كه همچون ساير مباحث آن رنگ جاودانگى خورده و به ابديت پيوسته است، عهدنامه ى مالك اشتر، يا فرمان تاريخى على عليه السلام به يار وفادار و صحابى بزرگوارش 'مالك اشتر نخعى' است. امام على عليه السلام اين فرمان را كه از چهارده قرن پيش تاكنون، به صورت يك منشور جاودانه و انسانى و انسانساز در تاريخ و فرهنگ اسلامى باقى مانده است، هنگامى براى سردار رشيد اسلام و يار پاكبازش مالك اشتر نوشت كه وى را
مامور حركت به سوى سرزمين مصر ساخته بود و آن شهيد پاكباخته مى رفت تا در آن سرزمين دور دست، احكام و اوامر مولايش على عليه السلام را "كه احكام الهى اسلام است" پياده و اجرا كند.

امام على عليه السلام در اين نامه گرچه مالك اشتر را مخاطب قرار داده و قوانين حكومت عدل اسلامى و خطمشى و چهارچوب آن را خطاب به او بيان فرموده است، اما واقعيت آن است كه تمام انسانها، در تمام مكانها و تمام زمانها مخاطب اين پيمان نامه هستند. به ديگر سخن احكام و فرامين انسانسازى كه در اين نامه مطرح شده است، همچون آفتابى عالمتاب، بر تمام آفاق شرق تا غرب و بر فراز تمامى زمين در گسترده ى تمامى تاريخ بشر نور و گرما پاشيده و تنها كوران و كوردلان هستند كه از انوار قدسى آن بى خبر مانده و مى مانند.

در عهدنامه ى مالك اشتر، فشرده اى از نظريات و افكار و انديشه هاى جهانتاب على عليه السلام به چنان صورت دقيق و عميقى بيان شده است كه مى توان گفت در آن، تكليف تمامى افراد بشر، چه به عنوان يك بنده و مخلوق در برابر پروردگار، چه به عنوان يك انسان در جامعه، چه به عنوان حاكمى كه مسئول اجراى احكام اسلامى است و چه به عنوان فردى كه تحت حمايت قوانين نجاتبخش اسلام زندگى مى كند، بوضوح و دقت روشن شده است. سفارشهايى كه آن حضرت در اين نامه خطاب به مالك اشتر و در واقع خطاب به انسان و تاريخ بشريت بيان فرموده است، هرگاه به درستى و به طور كامل اجرا شود، نه تنها ضامن ايجاد و حفظ عدالت اجتماعى و امنيت زندگى و آرامش خاطر و آسايش مردم جامعه است، بلكه بالاتر از آن، عامل مهمى است كه در جامعه ى انسانى، زمينه هاى مساعدى را ايجاد مى كند تا تمام افراد اجتماع، با علم و آگاهى و درك و ايمان، به خودسازى اسلامى بپردازند و چنان خود را از رذايل و مفاسد پيراسته گردانند كه همگى به صورت بندگانى مومن و صالح براى خدا درآيند و راه نجات و رستگارى را طى كنند.

آرى، اين عهدنامه، ضامن رفاه و سلامت و رستگارى و سعادت در دنيا و آخرت است، زيرا كه در آن، پيش از هر چيز تمامى افراد جامعه ى بشرى، با لحنى شورانگيز و بيداركننده، به جهان معنويت و شرافت و صداقت دعوت شده اند و اين
دعوت باشكوه، بر اساس عدالت اجتماعى، مبارزه با ظلم و تعدى و تجاوز، حفظ و گسترش آزادى و آزادگى، برابرى در برابر قانون، تقويت ايمان و... استوار شده است.

از آنجا كه در طول متن حاضر، جزء جزء فرمايشات امام عليه السلام در عهدنامه تشريح و بررسى خواهد شد و نيازى نيست كه در اين مقدمه بيش از اين درباره ى عهدنامه و مطالب آن سخن بگوييم، زيرا هدف از مقدمه آشنايى اوليه با معنى عهدنامه و بيان اجمالى اهميت و ويژگى اين فرمان تاريخى است، با اين حال قبل از ورود در متن مباحث اصلى و بيان جزء جزء معانى و مفاهيم كلمات 'عهدنامه'، ناگزير از بيان مقدماتى هستيم.

/ 107