رمز عصمت در حال نسيان
گفته شد كه ميدان عصمت معصومين عليهم السلام از دو جهت وسيع تر از مردمان عادى و انسانهاى معمولى است: نخست از اين جهت كه معصومين عليهم السلام نسبت به تمام اعمال عصمت دارند، دوم از اين لحاظ كه آنها در حال نسيان و فراموشى هم مرتكب خلاف مقررات الهى نمى شوند. ممكن است بگويند: رمز عصمت در حال نسيان چيست؟ به عبارت ديگر چه اشكالى دارد كه معصومين عليه السلام در حال نسيان مرتكب گناه بشوند و بر خلاف مقررات الهى عمل نمايند؟ مگر نه اين است كه آلودگى و گناه در حال نسيان، لغزش و اشتباه محسوب نمى شود و خداوند نسبت به اعمال در حال نسيان بازخواستى نخواهد كرد؟ مى دانيم كه انبياء و نظامات انبيايى در عين حال كه به تعبير قرآن 'بشير و نذير' هستند، رهبرى جامعه نيز به عهده ى آنهاست. اگر رهبرى جامعه اشتباها و در حال نسيان و غفلت، لغزشى از خود نشان بدهد، گر چه گناه نيست اما در ديدگاه مردم از موقعيتش كاسته مى شود و پايگاه مردميش به سستى مى گرايد.انبياء و نظامات انبيايى كه رهبرى جوامع انسانى را در طول تاريخ و در پهنه ى زمين به عهده دارند، اگر لغزشى هر چند در حال خطا و نسيان از خود نشان
بدهند، قهرا از موقعيتشان كاسته مى شود و در رهبريشان تزلزل و سستى پديد مى آيد. اين است كه مى گوييم انبياء و نظامات انبيايى و ائمه ى معصومين عليهم السلام در همه ى حالات "عمد و خطا" عصمت دارند و مرتكب خطا و لغزش نمى شوند.
خشونت با مردم در حكم جنگ كردن با خداست
در ديدگاه على عليه السلام خشونت با مردم و ستم بر بندگان خدا، جنگ با خدا تلقى مى گردد و ما در آينده خواهيم گفت كه عاقبت ستمكاران و ظالمان، شكست حتمى و سقوط دائمى آنان است، چرا كه هيچ قدرتمندى را ياراى مقابله با خالق جهان هستى "كه خود نيرودهنده ى همه ى قدرتمندان است" و هيچ حاكمى بى نياز از عفو و رحمت الهى نيست.و لا تنصبن نفسك لحرب الله، فانه لا يدى لك بنقمته و لا غنى بك عن عفوه و رحمته و لا تندمن على عفو و لا تبجحن بعقوبه و لا تسرعن الى بادره وجدت منها مندوحه.
با خشونت نسبت به مردم، خود را در موضع جنگ با خدا قرار مده كه تو را نيروى مقاومت در برابر نقمت "و قهر" او نيست و از بخشايش و مهربانى او "خالق يكتا" بى نياز نيستى. هرگز از گذشت و بخشايش "نسبت به رعيت" پشيمان مباش و از كيفر دادن، احساس شادى به خود راه مده و به هيچوجه در هنگام غضب كه "باعث اقدامات تند و بى مورد مى گردد و" ممكن است چاره و گريزگاهى بيابى، شتاب مكن.