شكست قطعى ظالم - آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع) - نسخه متنی

محمد فاضل لنکرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شكست قطعى ظالم

ظالم از آنجا كه با خدا طرف است و تنها براساس زور و قلدرى و با چهره اى دروغين با مردم برخورد مى كند، خداوند كه بالاترين قدرتهاست "يدالله فوق ايديهم" با افشاى چهره ى ظالم براى مردم، ثابت مى كند كه ظلم و ستم ظالم بر اساس قلدرى و ستمگرى است نه براساس منطق و دليل عقلايى. پيداست وقتى
كه خداوند نقاب از چهره ى دروغين و حق به جانب ظالم برداشت و مردم چهره ى حقيقى او را كه همان ظالم و ستمگرى براساس هواهاى نفسانى است شناختند، با اتكال به خداوند با ظالم درگير مى شوند و با او به مقابله برمى خيزند و در اين درگيرى چون خداوند طرف حساب است و دست الهى همراه و همگام مستضعفين مى باشد، مردم پيروز شده و ظالم شكست خواهد خورد و مصداق عينى كلام حضرت "ادحض حجته" محقق خواهد شد.

توبه ى ظالم

اسلام با اينكه روى ظلم و كراهت و نادرستى و محكوميت آن بسيار تكيه مى كند و آن را از اعمال زشت و گناهانى مى شمارد كه خداوند با سرعت و شدت در مقام مقابله با آن برمى آيد، اما باز هم راه را به طور كلى براى ظالم مسدود نمى داند، زيرا خداوند بخشاينده ى مهربان كه با توبه ى هر گناهكارى، او را مورد عفو و بخشش قرار مى دهد، در اينجا نيز پيشگاه كبريايى و مقدسش آمادگى گذشت و بخشايش را براى توبه كنندگان دارد.

اين است كه حضرت مى فرمايد همين شخص ظالم، با اينكه تجسم جنگ با خداست و خودش مصداق عينى جنگ است و عنوان حرب را در برابر خداوند تبارك و تعالى دارد، باز هم راه بازگشت براى او به كلى بسته نيست، زيرا خدا تا جايى طرف مخاصمه ى اوست كه همچنان به اعمال ظالمانه اش ادامه مى دهد و در مسير توبه و بازگشت قدم نمى گذارد. پس خدا نيز با او مخاصمه مى كند "حتى ينزع و يتوب" تا جايى كه دست از ستمگرى بردارد و از ظلم توبه كند.

در اين حالت "و در صورتيكه صادقانه و از صميم قلب باشد" خداوند نيز از گناهش مى گذرد، توبه و رجوعش را مى پذيرد و از مقابله و مخاصمه ى با او چشم پوشى مى كند.

البته توبه هم در هر موردى مراتب و مدارج خاص خودش را دارد كه بايد كاملا رعايت شود. اگر كسى حق الناس را پايمال كرده باشد، براى پذيرفته شدن توبه اش كافى نيست كه تصميم بگيرد از آن به بعد حق الناس را پايمال نكند،
بلكه بايد تمام توان خود را به كار ببرد و تا آنجايى كه از عهده اش برمى آيد، حق الناس را به صاحبش برگرداند و رضايت عبدالله و عيال الله را كه مورد ظلم او واقع شده اند، كسب كند. مثلا اگر كسى مال مردم را سرقت كرد، داراى كسى را به زور از دستش درآورد، خانه ى كسى را تصاحب كرد و صاحب خانه و اهل آن را بى خانمان و آواره ساخت و از راههاى نامشروع به ثروت و مكنت رسيد، كافى نيست كه بگويد از اين به بعد به اين ثروت و مكنت حرام تكيه مى زنم و عمرى را با رفاه و راحتى به سر مى آورم و از طريق مالى كه ديگران براى آن زحمت كشيده و مرارت تحمل كرده اند، در اين دنيا لذت مى برم و ضمنا چون توبه كرده ام كه از اين به بعد دست به چنين كارهايى نزنم، پس در آن دنيا هم مورد عفو خدا قرار مى گيرم، با اين حساب، هم دنيا را خواهم داشت و هم آخرت را! خير! اين حقه بازى و فريبكارى با خداوند است، اين مكر با خداست. حال آنكه نمى توان با خدا فريب و مكر و دغلكارى كرد، زيرا خدا در آنجايى كه مكر و حيله از كسى ببيند، خود بالاترين درجات مكر را با چنان فردى به كار مى برد، چنان كسى ببيند، خود بالاترين درجات مكر را با چنان فردى به كار مى برد، چنان مكرى كه ديگر تمام مكرهاى انسان در برابر آن رنگ و بويى ندارد.

پس كسى كه توبه مى كند، همزمان با توبه و رجوع به راه حق و گردن نهادن به فرمان خدا، بايد حق الناس را نيز به صاحبانش برگرداند و رضايت آنها را نيز به دست آورد. در چنين صورتى است كه خداوند هم توبه ى واقعى و توام با صداقت و صميميت آن شخص را مى پذيرد.

/ 107