ظالم با چه كسى طرف حساب است - آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع) - نسخه متنی

محمد فاضل لنکرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ظالم با چه كسى طرف حساب است

از اين بيان حضرت "كه مى فرمايد: 'من ظلم عباد الله كان الله خصمه'" مى فهميم كه اگر كسى به بندگان خدا "و مظلومان تحت ستم" ظلم كند، طرف مخاصمه ى او، خداوند خواهد بود. يعنى خداوند، پيش از بندگانى كه مورد ظلم واقع شده اند و به جاى آنها، شخص ظالم را مورد قهر و خشم قرار مى دهد و رگبار كيفر و انتقامش را از هر طرف بر سر او فرود مى آورد، زيرا مى دانيم كه اگر كسى به فرزند خردسال و ناتوان و بلا دفاع شما ظلم كند، با اينكه به شخص شما ظلم نكرده است، طرف مخاصمه اش شما خواهيد بود، چون از نظر عقلاء، وقتى فرزندى مظلوم واقع شد، پدر لبه ى تيز آن ظلم را متوجه ى خود و حيثيت و غيرتش مى بيند و در مقام مخاصمه و مقابله با ظالم برمى آيد و اصلا مقتضاى رابطه ى پدرى و فرزندى چنين حكمى را مى كند.

مگر نه اين است كه به تعبير رسول الله صلى الله عليه و آله 'الخلق عيال الله' [ اصول كافى: ج 2، ص 164. ]، بندگان خدا جزء خانواده ى خدا محسوب مى شوند و همه ى انسانها تحت تكفل و حمايت الهى قرار دارند؟ روشن است كه وقتى انسانهايى مورد ستم قرار بگيرند و نتوانند در مقابل ظالم به دفاع و مقابله برخيزند و حق خود را بگيرند، خداوند خود با ظالمان و ستمگران مقابله خواهد كرد.

آيا نسبت فرزند به پدر قوى تر است و رشته هاى مستحكم ترى آندو را به يكديگر پيوند مى دهد، يا نسبت بندگان خدا به خداوند و خالق خود؟

خود شما در زمينه ى علوم عقلى، در تحليلهايى كه روى مسائل انجام مى دهيد، مى گوييد نقشى كه پدر در به وجود آوردن فرزند دارد، نقش 'سببيت' نيست، نقش 'شرطيت' نيست، بلكه نقش 'معد' است، كه عبارت است از جزيى از اجزاى سبب كه كمترين نقش را در رابطه با مسبب مى تواند داشته
باشد. ارتباط پدر و فرزند، همين مقدار است و نه بيش از آن، يعنى در اين ارتباط، فقط عنوان 'معد' در كار است و لذا پدر يك جزء بسيار كوچك از اجزاى فراوان آن سبب كلى است كه در ايجاد فرزند نقش دارد.

اما خداوند تبارك و تعالى، چه نقش و رابطه اى با اين فرزندى كه به وجود آمده است، دارد؟ رابطه ى او، رابطه ى سبب اصلى با مسبب است، زيرا او خالق و به وجود آورنده ى فرزند است. اوست كه نقش عظيم و اصلى را در تحقق آفرينش و خلق و ايجاد فرزند دارد و اصلا اراده ى اوست كه فرزند را به وجود آورده است.

پس رابطه ى خداوند با بندگانش، به عنوان ايجاد كننده ى اصلى اين بندگان، بسيار بسيار عظيم تر و اصلى تر از رابطه اى است كه پدران با فرزندان خود دارند . لذا اگر شما هنگامى كه فرزند خود را مورد ظلم و ستم مى بينيد، آن ظلم را متوجه ى خود مى يابيد و براى مقابله با ظلم و مخاصمه با ظالم بپا مى خيزيد، در رابطه با خداوند، اين مسئله به صورتى عظيم تر و گسترده تر و مستحكم تر مطرح مى شود، يعنى وقتى بنده اى مورد ظلم واقع مى شود، خداوند تبارك و تعالى بسيار قوى تر و شديدتر و سريع تر از يك پدر، به خشم درمى آيد و براى مقابله با ظلم، طرف مخاصمه ى ظالم قرار مى گيرد. آرى، اين يك حق عقلايى و يك مسئله ى بى چون و چراى عقلايى است كه خداوند در برابر ظالم، مى تواند به عنوان طرف مقابل، به مدافعه از بنده ى مظلومش برخيزد و به مخاصمه با شخص ظالم، قهر و خشم و كيفر خود را نشان دهد.

و من ظلم عباد الله كان الله خصمه دون عباده و من خاصمه الله ادحض حجته و كان لله حربا حتى ينزع و يتوب.

هر كس نسبت به بندگان خدا ستم كند، خداوند از طرف بندگانش خصم "دشمن" او مى شود و هر كه خدا با او مخاصمه كند، خدا منطقش را مى كوبد و چنين شخصى همواره در موضع جنگ با خدا خواهد بود تا آنكه بميرد و دستش از ظلم كوتاه شود، يا توبه كند و به فرمان خداوند بازگردد.



/ 107