اول. منت
اصولا در تعاليم اسلامى منت در همه جا محكوم است- چه منت مردم به مردم و چه منت دولت به مردم-، زيرا كه اولا انفاق و صدقه "و به عبارت ديگر كمك به ديگران" براى اين است كه فقرا از وضع دلخراش زندگى فقيرانه نجات پيدا كنند و با تامين احتياجات مادى، ناراحتى روحيشان برطرف گردد، در صورتى كه اگر به دنبال انفاق و بخشش، منت بوده باشد، نه تنها اين هدف عملى نشده بلكه لطمه ى سنگين ترى بر روح مستمندان وارد آمده است. ثانيا آنچه كه دولت به عنوان خدمت ارائه مى دهد، انجام وظيفه است و نمى توان بر كسى منت گذاشت. ثالثا انفاق و بخشش بايستى وجهه ى خدايى داشته باشد و منت حاكى از اين است كه عمل انجام شده براى خدا نبوده است. رابعا خداوند متعالى كه حاكم على الاطلاق و صاحب همه ى قدرتها و نيروهاست، در بخشش اينهمه نعمتهاى هستى "جز نعمت رسول الله صلى الله عليه و آله و نعمت اسلام" بر انسانها منت نگذاشته است و اگر انسانى در مقابل احسان به ديگرى منت بگذارد، حاكى از اين خواهد بود كه براى خود استقلال قائل شده و نعمت را از آن خود مى داند، در صورتى كه به حكم 'لا حول و لا قوه الا بالله' مالك همه ى هستى اوست و از اوست "انا لله و انا اليه راجعون".دوم. خلف وعده
در اسلام تخلف از وعده در حكم بى دينى و بى ايمانى است. قرآن در همين زمينه مى فرمايد: 'كبر مقتا عندالله و...'. در مقابل، وفاى به عهد از نشانه هاى ايمان و پاى بندى به مسائل اسلامى است. اگر مسوولى به مردم وعده اى بدهد واز آن تخلف كند، علاوه بر اينكه مورد غضب خدا قرار خواهد گرفت، زيان اين تخلف متوجه دولت خواهد شد و لذا شايسته است مسوولان وعده هايى را مطرح كنند كه صددرصد مى توانند به آن عمل نمايند و از دادن وعده هايى كه احتمال تخلف از آن هست، پرهيز كنند.