دوم. آقايى و سرورى در سايه ى بندگى خدا
در ديدگاه على عليه السلام - كه فرهنگ راستين اسلام است - قدرت مقام و رياست، نفوذ معنوى و بالاخره آقايى و سيادت "به معناى راستين كلمه نه چپاول، غارت، زورگويى و..." در سايه ى عبوديت و بندگى 'الله' تحقق مى پذيرد.على عليه السلام براى بيان اين هدف "كه سيادت بدون بندگى خدا صورت نمى گيرد" به دنبال 'امر' كه حاكى از علو و برترى است 'عبدالله' را مطرح مى كند و مى فرمايد: 'اين فرمانى است كه بنده ى خدا على...'. همين است كه در قرآن مجيد مى خوانيم:
سبحان الذى اسرى بعبده ليلا من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى. [ سوره ى اسراء، آيه ى 1. ]
منزه است آن كه شبانگاه بنده ى خويش را از مسجد الاحرام، به مسجد الاقصى راه برد.
مى بينيم در اين آيه، خداوند نمى فرمايد: 'من رسول الله را به معراج بردم'، بلكه مى فرمايد: 'سبحان الذى اسرى بعبده'، يعنى بين عبوديت و معراج ارتباط هست. و اين عبوديت خالصانه است كه انسان "و محمد صلى الله عليه و آله" را به معراج مى رساند.
رسول الله صلى الله عليه و آله نيز در رابطه با همين معنا مى فرمايد:
الصلوه معراج كل مومن نقى.
معراج هر مومن پاك، نماز است.
اين روايت نيز حاكى از رابطه ى صلوه "كه خود بيانگر بندگى و عبوديت است" با معراج و صعود به درگاه حق تعالى است.
در تشهد نمازهاى يوميه نيز آمده است:
اشهد ان محمد عبده و رسوله.
شهادت مى دهم به اينكه محمد بنده ى خدا و فرستاده ى اوست.
تقديم عبوديت "عبده ى" به رسالت "رسوله" دليل منشاء و علت بودن عبوديت و بندگى خالصانه ى رسول الله براى رسالت آن حضرت است.