خدا، ما بعد از تو ضعيف و هلاك گشتيم. فرمود: من با فلان مرد وعده دارم كه در اينجا باشم و از اينجا حركت نمى كنم تا او بيايد. مردم به سوى آن مرد رفتند و گفتند: اى دشمن خدا، با پيغمبر خدا پيمان مى بندى و آن را مى شكنى؟ آن مرد متوجه شده و به سوى اسماعيل آمد و عرض كرد: اى پيغمبر خدا، "مرا ببخش" من اين وعده را فراموش نموده بودم. امام صادق عليه السلام پس از نقل اين داستان مى فرمايد: خداوند به واسطه ى اين روش، حضرت اسماعيل را در قرآن 'صادق الوعد' خوانده است. [ بحار الانوار: ج 15، ص 144. ] در جاى ديگر امام صادق عليه السلام در خصوص روش رسول الله صلى الله عليه و آله مى فرمايد: پيامبر اسلام با مردى وعده گذارد كه بر سنگى بنشيند تا او بيايد. او رفت و آفتاب بالا آمد و هوا گرم شد. ياران حضرت عرض كردند: يا رسول الله، چه مى شود اگر از آفتاب به سايه بيايى؟ فرمود: من با او در اينجا وعده گذارده ام و اگر او نيايد تا قيامت همين جا خواهم بود! [ بحارالانوار: ج 15، ص 144. ] از مجموع اين مطالب و ديگر آثار وارده از ائمه ى معصومين عليهم السلام در زمينه ى پيمانشكنى مى فهميم كه پيمانشكنى و ارج قائل نشدن نسبت به تعهدات، آثار زيانبار و مخربى را در پى خواهد داشت، زيرا انسان "به قول فلاسفه" مدنى بالطبع است و هميشه در جستجوى اين است كه با ديگر افراد معاشرت و رفت و آمد داشته باشد. اين نوع زندگى اجتماعى ايجاب مى كند كه هر انسانى نسبت به تعهدات خويشتن پاى بند باشد و با هر عاملى "اين عوامل در جملات مولا عبارتند از 'ادغال' و 'مدالسه'، 'خداع'" كه باعث پيمانشكنى و نقض تعهد گردد، ستيز نمايد و گرنه نظام اجتماع "و كل جهان" از هم خواهد گسيخت. بر همين اساس، حقوقدانان جهان يكى از مباحث عمده را مبحث 'معاهدات' قرار داده اند و معتقدند كه ايجاد تعهدات بين المللى در رواج حس تفاهم و مسالمت جويى و صلح طلبى مفيد و لازم مى باشد. بر همين مبنا رسول الله صلى الله عليه و آله نيز در دوران رسالتش معاهداتى را با مشركان، مسيحيان نجران، اهل كتاب و قبايل عرب امضاء كرده است.