روح و ريحان روح و ريحانالتاسعة در شرح معنى «ملّت» است در شرح معنى «مذهب» است در شرح معنى «شريعت» است در شرح معنى «منهاج» است در شرح معنى «سنّت» است در شرح معنى «اسلام» است فرمايش صديقه طاهره عليه السلام در مسجد رسول خدا صلي الله عليه و آله [ در شكوه از اهل زمان و شكايت از بى دينان] در بيان حكايت شيخ معمّر از ابناء هر زمانبه محضر عبدالملك در حكايت فضل بن يحيى برمكى و ابو الهول شاعر در شرح عرض دين حسن بن زياد است در شرح عرض دين عمرو بن حُريْث است در شرح عرض دين ابو الجارود است در شرح عرض دين يوسف است در شرح عرض دين حمران بن اعينو بيان حال وى و آل اعين در شرح حال اعين والد ماجد حمران و برادران وى در حديث شريف معانى الاخبار از عرض دين حمران است در معنى حديث « لا جبر ولا تفويض » وبيانمرحوم ميرداماد طاب ثراه در معنى ديگر جبر و تفويض است [ در معناى جبر و تفويض به بيان شيخ مفيد] در عرض دين ابراهيم بن زياد خارقى است در عرض دين اسماعيل بن جابر جعفى است در دعاء حضرت صادق عليه السلام براى رفع لقوه در عرض دين منصور بن حازم است [ در حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم عليه السلام] در مدح روات اين حديث شريف در معنى كلمه «مرحبا» در معنى «هات» و «هيت» در معنى «عرض دين» است [ در مراتب روايات و فرق بين سماع و اسماع] در معنى «فثَبِّتْنى» در شرح عرض دين حضرت ابوطالب بر حضرت ختمى مآب صلي الله عليه و آلهو اشعار او در معنى «واحد» و «أَحَد» است و «أنَّ اللّه واحدٌ» در فرق بين «واحد» و «أَحَد» در معنى «ليس كمثله شى ء» در معنى «خارج عن الحّدين» و حديث مبارك در معنى « و انّه ليس بجسم »و فرق بين جسم و جسد در معنى « ولا صورة » و اخبار صحيحه ديگر معنى قوله : « و لا عرض » در معنى « بل هو مجسم الاجسام » الى آخره در صفات حضرت احديّتو منع از تفكّر در ذات حق و شرح صدق ادّعاء سيّد انبياء در نبوت در ابلاغ احكام است كه خارج از دو قسم نيست در مذهب اماميّه و انكار ظهور معجزه از يد كاذب در آثار و علايم معجزه كه دلالت بر صدق نبوّت مى كند در معنى « نبى » و « رسول » است در اينكه اين دين و قرآن شريف اعظم برهان است در اينكه شريعت نبويّه دلالت بر حقيّت مدّعابه مى كند در اينكه اين شريعت محفوظ و باقى است تا روز قيامتبر حسب وعده صادقه الهيّه در معنى « خاتم النبيين » استو فرق بين « خاتِم » و « خاتَم » در جهت خاتميت حضرت رسول صلي الله عليه و آله در معنى مهر نبوّت است و مضمون شريف آن در خصايص حضرت رسول صلي الله عليه و آله از ثبوتيّه و سلبيّه اجمالاً در ازواج حضرت رسول است در دليل نقل و عقل بر خلافت حقه شاه ولايت عليه السلامو عدم لياقت غير در ايمان امير مؤمنان عليه السلام است أيضاً در اينكه حضرت امير طرفة العينى شرك نياوردو خود حقيقت ايمان بود در فضائل امير مؤمنان عليه السلام از عامّه و خاصّه در شرح حال حضرت امير عليه السلام از يوم ولادتو وفات و عمر شريف آن جناب در فرزندان اميرمؤمنان عليه السلام از ذكور و اناث [ در بقيه حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم عليه السلام] در شرح احوال ابامحمد امام حسن مجتبى عليه السلام است در نياحه محمّد بن حنفيه به كنار قبر حضرت امام حسن عليه السلام در طريقه زهد حضرت امام حسن عليه السلام است [ در شرح احوال ابا عبداللّه حضرت امام حسين عليه السلام است] دم الهى در معنى «ثار اللّه » وفقرات مفيده ديگر در معنى «قتل صبر» است در وجوه مظلوميت جناب سيدالشهداء عليه السلام در دفاع آن جناب قبل از ظهر و جهاد بعد از ظهر وجهات مظلوميّت آن جناب در نهى شارع از سوزانيدن زراعات كفّار و مشركين مظلوميت جناب امام حسين عليه السلام استاز جهت تشنگى و آثار آن مظلوميّت آن بزرگوار از كثرت جراحات و تعيين عدد آن در ذبح جناب امام حسين عليه السلام استو اسرار « المذبوح من القفاء » [ بيان مؤلف در باره حكمت ذبح] در عريان كردن آن بدن شريف [ در قتال امير مؤمنان عليه السلام با عمرو بن عبدود] [ تسليه قلوب محزونه شيعه] در نهى از مثله كردن است و اشاره به جسارت كردن اهل كوفه در اسيرى اهل بيت اطهار و بزرگى اين مصيبت عظمى در مطابقت جسارت كردن يزيد بن معاويهبا عبيداللّه بن زياد به آن رأس مطهر اقوال عديده در مدفن رأس شريف جناب خامس آل عبا و قول حق در اينكه جناب سيد الشهدا عليه السلام خون خدا باشد ضررى ندارد در معانى عبارات زيارات و القاب امام عليه السلام وجواز آنها در انقلاب عالم امكان براى شهادت سيد مظلومان عليه السلام است در معنى « مهجه »و بذل آن و مراتب قلب است اخبار علماء عامه در ظهور حمرت در روز شهادتآن سيد مظلومان در حكايت غريبه كه مرحوم مير محمد حسين از سنگ ريزه در معنى شعر محتشم مرحوم است و فقره زيارتحضرت حجت اللّه الأعظم ارواحنا فداه در صيحه زدن جبرئيل امين روز عاشوراءو توبه بعضى از حاضرين در تقسيم خون بدن و گلوى و مواضع سبعو دل شريف آن بزرگوار است در نقل مرحوم اردبيلى از سرخى افق تَتميمٌ لِهذا الأمر در اينكه روز عاشورا سه خون از اين بزرگوار به آسمان پاشيد در معذرت خواستن از جسارتهاى خود و التجاء بهجناب خامس آل عبا عليه السلام [ تاريخچه اى از سيد الشهداء عليه السلام] در مرثيه زينب خاتون عليه السلام در مرثيه رباب دختر امرء القيس بن عدى كلبى زوجه جناب امام حسين عليه السلام در عدد اولاد آن بزرگوار در اشعار جناب سيد الشهداء عليه السلام و ختم مصائبو حالات آن بزرگوار در شرح حال حضرت على بن الحسين عليهما السلام و بيان اختلاف اخبار در حق مادر آن حضرت شهربانويه در اشعار محزونه حضرت على بن الحسين عليهما السلاموشكايت ازوضع زمان وابناء آن در شرح حال حضرت باقر عليه السلام و حضورش به محضر يزيد و فرمايشات آن جناب عليه السلام در معنى اشعار حضرت باقر عليه السلام است قصيده جيده در مدح حضرت باقر عليه السلام و فرزندان آن جناب در شرح حال حضرت صادق عليه السلام و رحلت آن بزرگوار شرح اشعارى كه ابوهريره در مرثيه آن جناب گفته است در بيان مذهب جعفرى و جهت اينكه به آن بزرگوار منتسب است در اشعار حضرت صادق عليه السلام است در قصيده سيد اسماعيل بن محمد حميرىو مدح آن جناب عليه السلام در بى باكى بعضى از بستگان ائمه و افشاء اسرار كردنو ملاحظه تقيه ننمودن در مضمون حديث كه منظوم شده است عربياً و فارسياً [ در اشعار مؤلف] در اعمال يوميّه و ليليّه حضرت رضا عليه السلام در نماز و اعمال آن بزرگوار است در زيارت مختصرى از براى حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام در مرثيه و مدح حضرت رضا عليه السلام كه مرحوم شيخ عبدالحسين در شرح حال امام محمّد تقى عليه السلام است حديث شريفى در اجتماع قافه خدمت حضرت امام محمد تقى عليه السلام در اختلاف رنگها و بيان صبغة اللّه و تغيير رنگ امام عليه السلام در حكايت صوفى و رنگ رز در فرزندان حضرت امام محمد تقى عليه السلام است در شرح حال امام على النقى عليه السلام است در اشعارى كه حضرت امام على النّقى عليه السلامدر حضور متوكّل خواندند ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) در شرح حال حضرت امام حسن عسكرى عليه السلامو جهت شهرت به لقب عسكرى [ كرامت حضرت عسكرى عليه السلام به نقل از راوندى] در آباء كرام امام عصر عجل اللّه فرجه است حجج الهيّه حجت اولدر علايم امام عليه السلام است حجت دومدر ولادت حضرت امام عصر عليه السلام است حجت سومدر رفع استبعاد از طول عمر آن بزرگوارو بيان مرحوم كراچكى براى رفع شُبهه منكرين حجّت چهارمدر معنى لقب قائم عليه السلام است در بيان حديث شريف اصول كافى از مرحوم آقاخوند حجت پنجمدر انكار عامّه بر غيبت حضرت حجت اللّه و ردّ آن حجت ششمدر شمائل حضرت امام عصر عليه السلام است فرمايش جناب امير عليه السلام در اوصاف حضرت امام عصر عليه السلام حجت هفتمدر عدد كسانى كه خدمت حضرت امام عصر عليه السلام در حديث شريف حذيفه و وجود ابدال و نجباء است تبديلُ مقالٍ لابعد الحالِ در استغاثه از رجال الغيب است و عبارات آن تَبَصَّرْ ما يَنْفَعُكَ در حكايت غريبه از علامات حضرت الياس و مكالمات با وى در عقيده جامع اين اوراق به قانون اهل شرع و طريق حق حجّت هشتمدر ثواب انتظار ظهور فرج است در قصيده مرحوم اُزرى و ندبه وى [ در اشعار مليحه شمس تبريز] در حديث شريف از كمال الدين است حجّت نهمدر بيان مهدويه نوعيه است در عقيده شيعه اماميّه است در حقّ مهدى موعود در بيان مرحوم مجلسى از اتصال دولت حقه به دولت صفويه [ بيان مؤلف] در حديث شريف حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام [ ترجمه حديث] در لفظ «اغرق لدا» ست كه مطابق است با خبر سابق در معنى «زوراء» كه اسم بغداد و موضعى در مدينهو كوهى در شهر رى است در شرح فقره « و اسفر عن وجهه » و حسن ايمان پادشاه زمان در احترام حضرت اقدس همايون شهريارى در اشاره اجمالى به صلات و انعامى كه از اين دولت حجت دهمدر توسل به حضرت امام عصر عليه السلام است و راه توسل براى قضاى حوائج دنيويه و اخرويه در فرمايشات سيد ابن طاوس به فرزندش در معنى فقره اى كه در فقه الرضا مرويست در طايفه متخيّله و عقايد فاسده كه از ايشان در معنى توجه به امام قبل از اداء فريضه و جواز آن به دليل و برهان در فرمايش حضرت صادق عليه السلام به ابوحنيفه و اقرار او به جهل خود در دعاء فرج است براى منتظران و دعاى ديگر در اجازه دعاء حرز يمانى از مرحوم مجلسى بزرگ از مرحوم آنچه از اسامى ائمه اطهار در تورات است در خصايص ائمّه مطهّرين مكرّمين (سى خصيصه) در كيفيت تفويض امور در دنيا و آخرت و احكام دعاء شريف كه حضرت حجة اللّه اعظم در اقسام مذاهب شيعه و مذهب حقّه اماميّه در معنى «شيعه» و اشتقاق آن است در سبب ظهور لقب رفض و معنى آن است در بيانات ابن روزبهان است در مدح ائمه هدى عرض سومدر شرح عقايد حضرت عبدالعظيم است از حقايق سبعه حقيقت اولىدر شرح معراج حضرت ختمى مآب صلي الله عليه و آله وسلم است در معراج جسمانى و اشعار خاقانى است در معراج عقلانى حضرت ختمى مآب صلي الله عليه و آله است در معنى كلمه «حق» است حقيقت دومدر شرح مسائله نكيرين است در معنى «قبر» است در تألّم روح در عالم برزخ كه به واسطه انس با بدن است حقيقت سومدر بهشت است ابيات فصيحه در توصيف حوريّه جنّات عاليه حقيقت چهارمدر نـــار است فرمايشات حضرت امير عليه السلام در احوال جهنم و اهل آن در سكنه دركات نيران است حقيقت پنجمدر صراط است حقيقت ششمدر ميزان است حقيقت هفتمدر قيامت است در بيانات مرحوم مجلسى عليه الرحمة در بيان مرحوم آقاخوند و عقيده داعى به مثالى واضح تغيير مقالٍ لاهل الحال [در معاد جسمانى و روحانى] در تفسير آيه مباركه « أَوَلَمْ يَرَ اْلاْءِنسَانُ » الى آخره ابيات حضرت امير عليه السلام در علائم ظهور قيامت و اهوال آن اشعار شيخ سعدى كه در مواعظ و نصايح گفته