در حكايت غريبه كه مرحوم مير محمد حسين از سنگ ريزه - روح و ریحان جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روح و ریحان - جلد 2

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و از ورق خشك شده آن خون به مانند آب گوشت متقاطر گرديد و بكاء و فرياد جن را اززير آن شنيدند كه مى گفتند :
اَيَابْنَ النَّبىِّ ويَابْنَ الوَصِىّويا من بَقِية سَادتناالاكرَمِيناو يكى روايت حضرت باقر عليه السلام است كه به هشام بن عبدالملك فرمود : « علامت موتامام آن است هر سنگى كه بردارند خون تازه جارى شود ».

و يكى روايت معروفه است از حضرت صادق عليه السلام كه فرمودند : « هر سنگ ريزه را كهبرداشتند در بيت المقدس خون تازه جارى شد ».

در حكايت غريبه كه مرحوم مير محمد حسين از سنگ ريزه

كه بر آن مكتوب بود كلماتى شريفه نقل كرده است
و در حين تحرير حكايت غريبه در كتاب« زهر الربيع »و« روضات الجنان »به خاطرآوردم كه مرحوم مير محمد حسين خلف مرحوم مير محمد صالح حسنى حسينى اصفهانىخاتون آبادى در كتابش نقل كرده است كه : من در شهر شوشتر سنگ ريزه يافتم كه در او بهخطّ سرخ اين كلمات نقش شده بود ، و حاكم بلاد شوشتر آن را فرستاد براى مرحوم مبرورشاه سليمان صفوى ، و شاه سليمان فرستاد براى مرحوم جدّ من رفع اللّه مقامه ، و اغلبحكّاكها و اهل صناعت ملاحظه كردند و تأمل و توغّل نمودند آن را مجبول به آن كلماتو خطوط شريفه يافتند يعنى : شخصى خارج آن را نقش و رسم نكرده بود مگر قلم قدرتحضرت احديت جلّ و علا ، و آن كلمات بدين گونه منقوش شده بود :

/ 428