در معنى «عرض دين» است
و چون داعى در اين حديث همّت گماشته ام غالب خصوصيّات آن را متعرّض شوم چهقدر مناسب است معنى عرض دين را هم بنويسم :بدان « عرض »[به]معنى ظهور است ، مى گويند اهل اصطلاح:عَرضَت الشَى ءَفَاَعْرَضيعنى ظاهر نمودم فلان چيز را پس ظاهر كرد ، و معنى ديگر آن « مقابله »و « مدارسه » است ، مى گويند :عارضت الكتابَ بِالكتابِ، يعنى : كتاب را با يكديگر مقابلهكردم .و در حديث است :« اِنّ جبرئيل كانَ يُعارضهُ القرآنَ فى كلِّ سنةٍ مرّةً واحِدةً وانَّه عارَضَهُ فىالعامِ مرَّتَين ».و اينجا مراد مقابله كردن است قرآن را بر خاتم پيغمبران صلي الله عليه و آله از آنچه مى دانست ،و مراد از عرض دين ، اظهار عقيده است از باطن به ظاهر تا آنكه امام عليه السلام تصديق بر حقّيّتما فى الضمير وى كند .و غرض از مقابله دو كتاب تصحيح است يعنى : غلط و سقم آنچه در كتابى است با