در شرح عرض دين حسن بن زياد است - روح و ریحان جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روح و ریحان - جلد 2

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ما ـ ذريّه محمّد صلي الله عليه و آله ـ خداوند جارى نمود آنچه براى اول ما جارى فرمود ،و نَحنُ علىمِنهاجِ نبيِّنا صلي الله عليه و آله ، لَنا مِثلُ ما لَهُ مِن الطّاعَةِ الْواجِبَةِ »، پس ما بر طريقه نبويّه و منهاج مستقيمجناب ختمى مآب صلي الله عليه و آله هستيم همان نحوى كه آن جناب طاعتش بر خلق فرض بود هميننحو طاعات ماها بر مردمان فرض و واجب است .

و بعضى از علماء رجال اين خالد بجلى را غير از خالد بن جرير دانستند ، و از آخرحديث معلوم مى شود كه آن جناب عليه السلام در مقام تقيّه امر به سكوت فرمود ؛ از آنكه زمانخلفاء جور از بنى عبّاس بود ، و آن محفل اقتضاء نمى كرد كه خالد بجلى فقره اخيره رااذعان نمايد ، يا شايد در آن زمان كسى وارد شد كه آن جناب فرمودند : « بس است ساكتشو » ، و بعد از آن ، آن كلمات را بيان فرمودند به نحوى كه مذكور شد .

و در حديث منصور بن حازم كه مذكور مى شود نيز سياق آن امر به تقيّه است .

در شرح عرض دين حسن بن زياد است

دوم :حسن بن زياد طائىضبّى مولى بنى ضبة است .و نجاشى فرمود : حسن بن زياد ثقةٌ ، و اخبارى كثيره از حضرت صادق عليه السلام شنيدو روايت كرد.

و در كتاب« كشى »و در« منهج المقال »مرحوم ميرزاى استرآبادى است كه : حسن بنزياد گفت : بر حضرت ابى عبداللّه جعفر بن محمّد عليهما السلام وارد شدم و عرض كردم :انّى اُريد اَناَعرَض عَلَيْكَ دينى ،يعنى : من اراده كرده ام دين خود را عرضه بدارم بر شما اگر حق است

/ 428